p4
س:شوگااااااا بعدش میگی چرا ۱۳،۱۴ میگریییییی
ش:(پوزخند)خوشت میاد نه؟
س:سرخ شدن_هن؟
ش:خنده بلند_ برو درست رو بخون بچه
س:خیلی....
ش:اها
س:خیلی خوبی شوگایی
ش:خنده_برو زودباش باید فردا از ۱۹ کمنگیری میدونی دیگه
س:ار
س:
رفتم اتاقمو درسمرو خوندمولی خب نصف و نیمه خوابموسطش برد
صبح:
با سر درد بلند شدم دیدم شوگا نیس منمرو نیمکتم خوابمبرده ...یعنی شب نیومده پیشم؟
ش:سیاسااااا
س:
واهایییی
س:بلههههه
ش:بیا صبحونه بخور بریم
س:اوکککک
س:
زود فرممدرسم رو پوشیدم و رفتم پتیین و غذا رو خوردیمو بدون هیچ حرفی سوار ماشین شدیمکه نیمه راه بهش نگاهی انداحتم و گفتم:
شوگایی...میگم چرا شب نیومدی پیشم
ش:داشتم نمره های کلاس دیگه رو هم بررسی میکردم که خوابمبرده
س:اها
ش:خوندی دیگه
س:....
ش:خوندی گفتم؟
س:ا اره
ش:خوبه
س:استرسسسس_
س:
زود از ماشین خارجشدمو بدو رفتم داخل کلاس و شوگا اومد داخل
ش:های گایز
همه:سلام استاددددد
ش:لبخند_
ش:فک کنم میدونین دیگه امتحان دارین
خودشیرین:یسسسس
همه:نگاه های وحشتناک_
خودشیرین:ر.ی.د.ن به خود_
ش:مین سیاسا بیا این ورقارو پخش کن
س:جانم؟
ش:بیا پخششون کن سیاسا
س:(ر.ی.د.م به زندگی)
س:
ورقه های همه رو دادم و میخواستمبنویسمولی از ۱۰سوال ۷تاش رو نوشتم یعنی ۱۷ گرفتم و شوگاهم از ۱۷ گرفتن من متنفرهههه
یا خداااا نمدونمبقیه همدرسته یا نه وای وای....
ش:باشه موفق باشین بای
همه:بای
س:
زنگ اخر خورد رفتم پیش ماشین شوگا که نشسته بود و چشاشو بسته بود تو ماشین و داشت به اهنگ گوش میداد با نشستنم چشاش رو باز کرد و تکیه داد
ش:بریم؟
س:هوم
ش:رنگت پریده...حالتخوبه؟
س:ا اره
ش:جدیما
س:منم
ش:اوک...بریمخونه
ش:(پوزخند)خوشت میاد نه؟
س:سرخ شدن_هن؟
ش:خنده بلند_ برو درست رو بخون بچه
س:خیلی....
ش:اها
س:خیلی خوبی شوگایی
ش:خنده_برو زودباش باید فردا از ۱۹ کمنگیری میدونی دیگه
س:ار
س:
رفتم اتاقمو درسمرو خوندمولی خب نصف و نیمه خوابموسطش برد
صبح:
با سر درد بلند شدم دیدم شوگا نیس منمرو نیمکتم خوابمبرده ...یعنی شب نیومده پیشم؟
ش:سیاسااااا
س:
واهایییی
س:بلههههه
ش:بیا صبحونه بخور بریم
س:اوکککک
س:
زود فرممدرسم رو پوشیدم و رفتم پتیین و غذا رو خوردیمو بدون هیچ حرفی سوار ماشین شدیمکه نیمه راه بهش نگاهی انداحتم و گفتم:
شوگایی...میگم چرا شب نیومدی پیشم
ش:داشتم نمره های کلاس دیگه رو هم بررسی میکردم که خوابمبرده
س:اها
ش:خوندی دیگه
س:....
ش:خوندی گفتم؟
س:ا اره
ش:خوبه
س:استرسسسس_
س:
زود از ماشین خارجشدمو بدو رفتم داخل کلاس و شوگا اومد داخل
ش:های گایز
همه:سلام استاددددد
ش:لبخند_
ش:فک کنم میدونین دیگه امتحان دارین
خودشیرین:یسسسس
همه:نگاه های وحشتناک_
خودشیرین:ر.ی.د.ن به خود_
ش:مین سیاسا بیا این ورقارو پخش کن
س:جانم؟
ش:بیا پخششون کن سیاسا
س:(ر.ی.د.م به زندگی)
س:
ورقه های همه رو دادم و میخواستمبنویسمولی از ۱۰سوال ۷تاش رو نوشتم یعنی ۱۷ گرفتم و شوگاهم از ۱۷ گرفتن من متنفرهههه
یا خداااا نمدونمبقیه همدرسته یا نه وای وای....
ش:باشه موفق باشین بای
همه:بای
س:
زنگ اخر خورد رفتم پیش ماشین شوگا که نشسته بود و چشاشو بسته بود تو ماشین و داشت به اهنگ گوش میداد با نشستنم چشاش رو باز کرد و تکیه داد
ش:بریم؟
س:هوم
ش:رنگت پریده...حالتخوبه؟
س:ا اره
ش:جدیما
س:منم
ش:اوک...بریمخونه
۲۲.۶k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.