part 27
هاری:خوش وگطم که سما رو دیدقم
ن ج ج/ه:ما هم همین طوری
جیمین:هاری بابایی رو بغل نمیکنی
هاری:به شوگا نگاه کرد یواش یواش رفت پیشش به شوگا گفت بیا پایین که شوگا با ذوق روی پاهاش نسشت هاری با دست های کوچولش اشک شوگا پاک کرد گفت
هاری:میقونم تو من رو دوسشت نقاری
شوگا:چرا دوست دارم
هاری:دورغ قو اگه دوسشت داشتی غرا به مامانم گفتی هاری رو نمیقوام ها (با گریه)
شوگا:دخترم گریه نکن من تورو دوست دارم
هاری:واقعا(با گریه)
شوگا:اره
هاری:مامانی رو قم دوسش داگی
شوگا:.......
هاری:دیدی مامانی رو دوسش نداری(😭😭😭با گریه)
شوگا:چرا دوستش دارم
هاری :دورغ میگی
شوگا:نه چرا دروغ بگم
هاری:پس بیا بقلم بابایی
شوگا:که شوگا بعد سال ها دخترش رو تو بغلش کشید و بوسید
همه داشتن با چشمای بارونی به اونا نگاه میکردم
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜💜
ن ج ج/ه:ما هم همین طوری
جیمین:هاری بابایی رو بغل نمیکنی
هاری:به شوگا نگاه کرد یواش یواش رفت پیشش به شوگا گفت بیا پایین که شوگا با ذوق روی پاهاش نسشت هاری با دست های کوچولش اشک شوگا پاک کرد گفت
هاری:میقونم تو من رو دوسشت نقاری
شوگا:چرا دوست دارم
هاری:دورغ قو اگه دوسشت داشتی غرا به مامانم گفتی هاری رو نمیقوام ها (با گریه)
شوگا:دخترم گریه نکن من تورو دوست دارم
هاری:واقعا(با گریه)
شوگا:اره
هاری:مامانی رو قم دوسش داگی
شوگا:.......
هاری:دیدی مامانی رو دوسش نداری(😭😭😭با گریه)
شوگا:چرا دوستش دارم
هاری :دورغ میگی
شوگا:نه چرا دروغ بگم
هاری:پس بیا بقلم بابایی
شوگا:که شوگا بعد سال ها دخترش رو تو بغلش کشید و بوسید
همه داشتن با چشمای بارونی به اونا نگاه میکردم
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💜💜💜
۵.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.