چرا این عذاب تموم نمیشه ...
چرا این عذاب تموم نمیشه...
Part 11
رفتم جلوی آینه موهامو خشک کردم بعد شونه کشیدمو نصفشو بستم
چه کیوت شدم ✨🐤
رفتم روی تخت دراز کشیدمو توی این فکر بودم که چرا کنارش خوابم برد واسه چی منو کناره خودش خوابوند.................وای دختر دیگه داری به جاهای باریک میرسی..........پسره مست بوده دیگه!!.............اصلا ولش کن بهتره برم لباسامو بچینم تو کمدو لوازم آرایشی یامو بچینم رو میز
چند مین بعد
ویو آک هی
از حموم اومدم بیرون موهامو خشک کردم بعد از اتاق رفتم بیرون دیدم یکی از ندیمه ها داره میره سمت اتاق یون آرای
آک هی: داری کجا میری؟
ندیمه: دارم میرم به خانوم بگم بیاد صبحونه بخوره
آک هی: خودم میرم بهش می گم
رفتم در اتاقش و در زدم
تق..تق
آرای: بله؟
آک هی: یون آرای!....میشه بیام تو؟
آرای: آره بیا
رفتم داخل......ها!؟.......چقد کیوت 🌸 شده
آرای: چیزی شده؟
آک هی: ها!...نه فقط اینکه اومدم بهت بگم بیا بریم صبحونه بخوریم
آرای: باشه ولی قبلش اینارو میچینم بعد میام
آک هی: پس منم بهت کمک می کنم
آرای: نمی خواد
آک هی: اگه کمکت کنم زود تر تموم میشه
(دارن وسایل آرایشیا رو میچینن)
آرای: آک هی؟
آک هی: بله؟
آرای: میشه یون آرای صدام نزنی....بهم بگو آرای اینجوری راحت تره
آک هی: باشه
۳ مین بعد
آک هی: خب تموم شد بیا بریم
آرای: باشه بریم
بعد از صبحونه
Part 11
رفتم جلوی آینه موهامو خشک کردم بعد شونه کشیدمو نصفشو بستم
چه کیوت شدم ✨🐤
رفتم روی تخت دراز کشیدمو توی این فکر بودم که چرا کنارش خوابم برد واسه چی منو کناره خودش خوابوند.................وای دختر دیگه داری به جاهای باریک میرسی..........پسره مست بوده دیگه!!.............اصلا ولش کن بهتره برم لباسامو بچینم تو کمدو لوازم آرایشی یامو بچینم رو میز
چند مین بعد
ویو آک هی
از حموم اومدم بیرون موهامو خشک کردم بعد از اتاق رفتم بیرون دیدم یکی از ندیمه ها داره میره سمت اتاق یون آرای
آک هی: داری کجا میری؟
ندیمه: دارم میرم به خانوم بگم بیاد صبحونه بخوره
آک هی: خودم میرم بهش می گم
رفتم در اتاقش و در زدم
تق..تق
آرای: بله؟
آک هی: یون آرای!....میشه بیام تو؟
آرای: آره بیا
رفتم داخل......ها!؟.......چقد کیوت 🌸 شده
آرای: چیزی شده؟
آک هی: ها!...نه فقط اینکه اومدم بهت بگم بیا بریم صبحونه بخوریم
آرای: باشه ولی قبلش اینارو میچینم بعد میام
آک هی: پس منم بهت کمک می کنم
آرای: نمی خواد
آک هی: اگه کمکت کنم زود تر تموم میشه
(دارن وسایل آرایشیا رو میچینن)
آرای: آک هی؟
آک هی: بله؟
آرای: میشه یون آرای صدام نزنی....بهم بگو آرای اینجوری راحت تره
آک هی: باشه
۳ مین بعد
آک هی: خب تموم شد بیا بریم
آرای: باشه بریم
بعد از صبحونه
۱.۱k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.