فیک جیمین
وای من بازم برگشتممممم
ینی من همیشه بودم ، فقط نویسنده نبودم😔😂
{°• توهم عاشقی •°} pt21
صبح بیدار شدم جیمین کنارم نبود ، حتما زودتر رفته شرکت...پاشدم یه کش و قوسی به خودم دادم و رفتم سمت دستشویی کارای مربوطه رو انجام دادم و رفتم سمت کمد ، لباس مخصوص کارمو پوشیدم و بلاخره بعد از ۱ ماه تصمیم گرفتم برم مزون و به کارام برسم
......
ماشینمو تو پارکینگ مزون پارک کردم و پیاده شدم رفتم در سالن رو باز کردم
ا.ت: سوپرایززززز !!! من برگشتمممم
رونا (منشیش) : سوپرایز و زهر مار ، یک ماهه کجا ول کردی رفتی منو با اینهمه سفارش تنها گذاشتی ، میدونی چقدر اون مشترییای گند اخلاقت هر روز میومدن سرم؟؟؟؟
ا.ت: یاا ایم رونا شی ! این چه طرز حرف زدن با رئیسته؟ خب منم گرفتار بودم ، اینهمه از صبح تا شب کار میکردم عین خیالتون نبود من دارم اینجا چی میکشم ، یکماه رفتم استراحت کنم اینطوری سرم در میاری؟
رونا: خب حالا تو ام ، بجنب برو تو دفترت کلی کار داری
ا.ت: خندیدن- خیلی خب بابا رفتم...
(ا.ت با رونا خیلی صمیمیه)
(پرش زمانی)
#شب
در خونه رو باز کردم رفتم تو، جیمین هنوز نیومده بود خونه ...
هوف خدا ینی چیکار میکنه تا اینوقت شب...با خستگی رفتم تو اتاق درو باز کردم که یهو....
بسوزین🗿😂
ینی من همیشه بودم ، فقط نویسنده نبودم😔😂
{°• توهم عاشقی •°} pt21
صبح بیدار شدم جیمین کنارم نبود ، حتما زودتر رفته شرکت...پاشدم یه کش و قوسی به خودم دادم و رفتم سمت دستشویی کارای مربوطه رو انجام دادم و رفتم سمت کمد ، لباس مخصوص کارمو پوشیدم و بلاخره بعد از ۱ ماه تصمیم گرفتم برم مزون و به کارام برسم
......
ماشینمو تو پارکینگ مزون پارک کردم و پیاده شدم رفتم در سالن رو باز کردم
ا.ت: سوپرایززززز !!! من برگشتمممم
رونا (منشیش) : سوپرایز و زهر مار ، یک ماهه کجا ول کردی رفتی منو با اینهمه سفارش تنها گذاشتی ، میدونی چقدر اون مشترییای گند اخلاقت هر روز میومدن سرم؟؟؟؟
ا.ت: یاا ایم رونا شی ! این چه طرز حرف زدن با رئیسته؟ خب منم گرفتار بودم ، اینهمه از صبح تا شب کار میکردم عین خیالتون نبود من دارم اینجا چی میکشم ، یکماه رفتم استراحت کنم اینطوری سرم در میاری؟
رونا: خب حالا تو ام ، بجنب برو تو دفترت کلی کار داری
ا.ت: خندیدن- خیلی خب بابا رفتم...
(ا.ت با رونا خیلی صمیمیه)
(پرش زمانی)
#شب
در خونه رو باز کردم رفتم تو، جیمین هنوز نیومده بود خونه ...
هوف خدا ینی چیکار میکنه تا اینوقت شب...با خستگی رفتم تو اتاق درو باز کردم که یهو....
بسوزین🗿😂
۱۳.۱k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.