𝕴'𝖒 𝖘𝖔𝖗𝖗𝖞 𝖇𝖆𝖇𝖊..
𝕴'𝖒 𝖘𝖔𝖗𝖗𝖞 𝖇𝖆𝖇𝖊..
p۲۳
دکتر. لطفا بلند شید آقا .. آقا آقا پرستارررر سریع بیاین
جیمین ویو
یعنی الان زندگیم رفته یعنی دیگه نمیتونم فرشتمو ببینم.... و سیاهی.............
چشمامو با سردرد عجیبی باز کردم یکم دور و برو نگاه کردم دیدم تو بیمارستانم که همه چی یادم اومد میخواستم بلند شم برم که کوک که کنار تختم نشسته بود دستمو گرفت و مانعم شد.
جیم. ولم کن(با گریه و داد)
کوک. جیمین آروم باش باید باهاش کنار بیای
جیم. با چی باید کنار بیام هاا مگه اتفاقی افتاده میخوام برم پیش ا.ت حتما تا الان بیدار شده کسی پیشش نیست ناراحت میشه(آروم با بغض)
کوک. جیمین الان سرم دستته تموم که شدباهم میریم دیدن ا.ت باشه(آروم با بغض)
جیم. باش
ویو تهیونگ
منو و شوگا داشتیم گیم میزدیم و بقیه اعضا داشتن باهم صحبت میکردن که گوشیم زنگ خورد جواب دادم کوک بود
کوک. الو هیونگ(با صدای ناراحت)
ته. الو کوک چیزی شده
کوک. اره
ته. چی شده کوک حالتون خوبه
کوک . من خوبم ولی جیمین و ا.ت نه
ته. چی شده (با نگرانی و یکم بلند)
کوک. ا.ت با ماشین تصادف کرده و... نمیتونم بگم میشه بیاین بیمارستان ....... بهتون میگم
ته . باشه الان میایم
کوک. فعلا
و. قطع کردم رو به اعضا کردم و گفتم حال جیمین و ا.ت خوب نیست بیمارستانن سریع بلند شین آماده شیم بریم ببینیم چی شده.......اعضا سریع بلند شدن و رفتن آماده شدن منم رفتم آماده شدم و راهی بیمارستان شدیم رسیدیم و رفتیم داخل
ته. ببخشید کیم ا.ت و پارک جیمین دوم اتاقن
پرستار. طبقه سوم اتاق ۱۲۵
ته. ممنون
با دو رفتیم سمت آسانسور و سوار شدیم و...
رفتم دیدم کوک نشسته رو صندلی سرشو با دستاش گرفته رفتیم سمتش و گفتم شی شده کوک تعریف کن بلند شد و با گریه گفت ا.ت گفتم..
ته . ا.ت چی
نامجون . چی شده کوک سریع بگو دیگه جون به لبمون کردی
کوک. ا.ت تصادف کرد و.... دیگه قرار نیست ببینمش (باگریه)
ته. ی.یعنی چ.چی
کوک . یعنی اینکه ا.ت مرده(با گریه)
جین . جیمین کو حالش خوبه
کوک. اره حالش خوبه فقط بهش شک وارد شده بیهوشه
شوگا. هوووف خانوادش میدونن
کوک. نه ن یعنی نمیدونم
اعضا نشسته بودن رو زمین و گریه میکردن منم که کلا تو شک بودم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد اولش مکث کردم بعدش جواب دادم
ته. الو بفرمایید
ناشناس . الو ته (با صدای ضعیف)
ته. شما
ناشناس. منم ...... (کلا این ناشناسه با صدای ضعیف حرف میزنه)
ته. چ. چی تو
ناشناس. ببین بیا ......
ته. باش الان میام فعلا و قطع کردم
بدون اینکه کسی بفهمه رفتم جایی که .... گفته بود وقتی رفتم دیدم.......
بنده کرم درونم فعال شده پس در خماری بمانید تا ساعت۱۲ بایییی👋❤️
p۲۳
دکتر. لطفا بلند شید آقا .. آقا آقا پرستارررر سریع بیاین
جیمین ویو
یعنی الان زندگیم رفته یعنی دیگه نمیتونم فرشتمو ببینم.... و سیاهی.............
چشمامو با سردرد عجیبی باز کردم یکم دور و برو نگاه کردم دیدم تو بیمارستانم که همه چی یادم اومد میخواستم بلند شم برم که کوک که کنار تختم نشسته بود دستمو گرفت و مانعم شد.
جیم. ولم کن(با گریه و داد)
کوک. جیمین آروم باش باید باهاش کنار بیای
جیم. با چی باید کنار بیام هاا مگه اتفاقی افتاده میخوام برم پیش ا.ت حتما تا الان بیدار شده کسی پیشش نیست ناراحت میشه(آروم با بغض)
کوک. جیمین الان سرم دستته تموم که شدباهم میریم دیدن ا.ت باشه(آروم با بغض)
جیم. باش
ویو تهیونگ
منو و شوگا داشتیم گیم میزدیم و بقیه اعضا داشتن باهم صحبت میکردن که گوشیم زنگ خورد جواب دادم کوک بود
کوک. الو هیونگ(با صدای ناراحت)
ته. الو کوک چیزی شده
کوک. اره
ته. چی شده کوک حالتون خوبه
کوک . من خوبم ولی جیمین و ا.ت نه
ته. چی شده (با نگرانی و یکم بلند)
کوک. ا.ت با ماشین تصادف کرده و... نمیتونم بگم میشه بیاین بیمارستان ....... بهتون میگم
ته . باشه الان میایم
کوک. فعلا
و. قطع کردم رو به اعضا کردم و گفتم حال جیمین و ا.ت خوب نیست بیمارستانن سریع بلند شین آماده شیم بریم ببینیم چی شده.......اعضا سریع بلند شدن و رفتن آماده شدن منم رفتم آماده شدم و راهی بیمارستان شدیم رسیدیم و رفتیم داخل
ته. ببخشید کیم ا.ت و پارک جیمین دوم اتاقن
پرستار. طبقه سوم اتاق ۱۲۵
ته. ممنون
با دو رفتیم سمت آسانسور و سوار شدیم و...
رفتم دیدم کوک نشسته رو صندلی سرشو با دستاش گرفته رفتیم سمتش و گفتم شی شده کوک تعریف کن بلند شد و با گریه گفت ا.ت گفتم..
ته . ا.ت چی
نامجون . چی شده کوک سریع بگو دیگه جون به لبمون کردی
کوک. ا.ت تصادف کرد و.... دیگه قرار نیست ببینمش (باگریه)
ته. ی.یعنی چ.چی
کوک . یعنی اینکه ا.ت مرده(با گریه)
جین . جیمین کو حالش خوبه
کوک. اره حالش خوبه فقط بهش شک وارد شده بیهوشه
شوگا. هوووف خانوادش میدونن
کوک. نه ن یعنی نمیدونم
اعضا نشسته بودن رو زمین و گریه میکردن منم که کلا تو شک بودم که یه شماره ناشناس بهم زنگ زد اولش مکث کردم بعدش جواب دادم
ته. الو بفرمایید
ناشناس . الو ته (با صدای ضعیف)
ته. شما
ناشناس. منم ...... (کلا این ناشناسه با صدای ضعیف حرف میزنه)
ته. چ. چی تو
ناشناس. ببین بیا ......
ته. باش الان میام فعلا و قطع کردم
بدون اینکه کسی بفهمه رفتم جایی که .... گفته بود وقتی رفتم دیدم.......
بنده کرم درونم فعال شده پس در خماری بمانید تا ساعت۱۲ بایییی👋❤️
۷.۳k
۰۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.