invisible husband
معرفی :
کان نیونا دختر ۱۶ ساله ای که با پدر و مادرش زندگی میکنه و تازه خونشون رو از مرکز شهر به قصر بزرگی در بیرون شهر انتقال دادند
که داخل این قصر اتفاقات جالبی برای نیونا میوفته .
کان نیونا با علامت + و ؟؟؟؟؟ با علامت -
م ، نیونا : بانوی جوان قسط بیدار شدن ندارند ؟
+ اومااا من که پرنسس نیستم که اینطوری میگی ، با بانوی جوان گفتنت کنار اومدم ولی دلم نمیخواد مامان خودم باهام رسمی حرف بزنه
مادر نیونا سر دخترشو بوسید و گفت : هرچی دخترم بگه. حالا پاشو صبحونه بخور که پدرت برسونت مدرسه
نیونا بعد از خوردن صبحانه با پدرش راهی مدرسه شدن
پ . نیونا : به مدیرت سپردم هواتو داشته باشه ولی مراقب خودت باش عزیزم
+ چشم بابایی
از زبون ویونا
بعد از اینکه از مدیر شماره کلاسمو پرسیدم به سمت کلاسم راه افتادم
زنگ اول جو سنگین بود ولی از زنگ دوم سه تا دوست پیدا کردم
جویی ، جانا و نیکی
بعد از تموم شدن مدرسه به سمت خونه راه افتادم ولی همش حس میکرد کسی دنبالمه
کان نیونا دختر ۱۶ ساله ای که با پدر و مادرش زندگی میکنه و تازه خونشون رو از مرکز شهر به قصر بزرگی در بیرون شهر انتقال دادند
که داخل این قصر اتفاقات جالبی برای نیونا میوفته .
کان نیونا با علامت + و ؟؟؟؟؟ با علامت -
م ، نیونا : بانوی جوان قسط بیدار شدن ندارند ؟
+ اومااا من که پرنسس نیستم که اینطوری میگی ، با بانوی جوان گفتنت کنار اومدم ولی دلم نمیخواد مامان خودم باهام رسمی حرف بزنه
مادر نیونا سر دخترشو بوسید و گفت : هرچی دخترم بگه. حالا پاشو صبحونه بخور که پدرت برسونت مدرسه
نیونا بعد از خوردن صبحانه با پدرش راهی مدرسه شدن
پ . نیونا : به مدیرت سپردم هواتو داشته باشه ولی مراقب خودت باش عزیزم
+ چشم بابایی
از زبون ویونا
بعد از اینکه از مدیر شماره کلاسمو پرسیدم به سمت کلاسم راه افتادم
زنگ اول جو سنگین بود ولی از زنگ دوم سه تا دوست پیدا کردم
جویی ، جانا و نیکی
بعد از تموم شدن مدرسه به سمت خونه راه افتادم ولی همش حس میکرد کسی دنبالمه
۲.۶k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.