عشق ناگهانی
عشق ناگهانی
پارت ۱۱
ویو ته
رفتم رو زمین با مظلومیت نشستم یکم بعد انگار دلش برام سرخت
ت.ا: اخی گوگولی (لپای ته رو فشار میده)
ته: میزارم بیام روی مبل؟(مظلوم) ت.ا: یکم دیگه دل بری کن (خنده)
ته: 🥺
ت.ا: بیا باذوق پاشدم رفتم روی مبل ته: فیلم ببینیم؟
ت.ا: ببینیم
نشستیم یه فیلم دو ساعته نگاه کردی
م ته: وای
ت.ا..... این مرده شخصیت اصلیه از من گفتن بود.... ت.ا؟خوابی؟
دیدم روی شونم خوابه خیلی کیوت گردنش اذیت میشه ببرمش روی تخت؟ می برمش یه دستمو زیر پاش گذاشتم یکی رو دور شونش بردمش روی تخت این دختر.... یه چیزی داره که بقیه ندارن.... بازی گوشی؟ فکر نکنم.. شاید.. کیوتی؟ این نیس ولی هرچی هست من اون چیزو خیلی دوست دارم کاش مامان بابا زود برنگردن امید وارد عاشق این کوچولو نشم بلند شدم برم ببینم ساعت چنده دیدم 1 نیم ظهر شده چقدر زود منم رفتم روی مبل توی گوشی که صدای زنگ اومد...
نویسنده:
https://wisgoon.com/elaine_y
#Iranians_Love_JK
#Iranians_Love_JK
#Iranians_Love_JK
پارت ۱۱
ویو ته
رفتم رو زمین با مظلومیت نشستم یکم بعد انگار دلش برام سرخت
ت.ا: اخی گوگولی (لپای ته رو فشار میده)
ته: میزارم بیام روی مبل؟(مظلوم) ت.ا: یکم دیگه دل بری کن (خنده)
ته: 🥺
ت.ا: بیا باذوق پاشدم رفتم روی مبل ته: فیلم ببینیم؟
ت.ا: ببینیم
نشستیم یه فیلم دو ساعته نگاه کردی
م ته: وای
ت.ا..... این مرده شخصیت اصلیه از من گفتن بود.... ت.ا؟خوابی؟
دیدم روی شونم خوابه خیلی کیوت گردنش اذیت میشه ببرمش روی تخت؟ می برمش یه دستمو زیر پاش گذاشتم یکی رو دور شونش بردمش روی تخت این دختر.... یه چیزی داره که بقیه ندارن.... بازی گوشی؟ فکر نکنم.. شاید.. کیوتی؟ این نیس ولی هرچی هست من اون چیزو خیلی دوست دارم کاش مامان بابا زود برنگردن امید وارد عاشق این کوچولو نشم بلند شدم برم ببینم ساعت چنده دیدم 1 نیم ظهر شده چقدر زود منم رفتم روی مبل توی گوشی که صدای زنگ اومد...
نویسنده:
https://wisgoon.com/elaine_y
#Iranians_Love_JK
#Iranians_Love_JK
#Iranians_Love_JK
۵.۶k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.