خیانت کردی ولی من لعنتی هنوز عاشقتم(۹)part
نویسنده ویو
ناگهان جونگ کوک به سمت دستیار جیمین حمله ور میشه
شروع میکنه به خفه کردن پسره
×عوضی داری چه غلطی میکنی؟
که یکی از زیر دستاش یه سرنگ توی دست جونگ کوک میزنه که میفته روی زمین
◇چی زدی بهش
÷مایع .فلج کننده قربان برای دو ساعت فلجش میکنه
◇آفرین کارت عالی بود پاداش خوبی بابتش میگیری
÷ممنون قربان
تعظیمی کرد
جونگ کوک رو همینطور ول کردن و راه افتادن
به سمت ویلا جیمین حرکت کردند
دوباره برگردیم جیمین ویو
صدای در اومدم
اومده بودن
با استرس رفتم جلو
+اوردیش؟
◇بله قربان
لبخند تحسین آمیزی زدم و گفتم
+آفرین
از ماشین اوردنش بیرون
به صورتش نگاه کردم گونشو نوازش کردم
به صورت رنگ پریدش نگاه کردم چقدر دلم میخواست یک بار دیگه نوازشش کنم
◇ببرمش بالا؟
+نه خودم میبرمش
ازش گرفتمش و بغلش کردم و بردمش تو اتاق روی تخت گذاشتمش
کنارش رو پهلو خوابیدم
توی صورتش نگاه کردم
بوسه ای روی پیشونی اش زدم
دستمو لای موهای ابریشمیش کشیدم بازم اون بوی خوب
خدایا من چیکار کردم؟
من با گل درون شیشه عمرم چیکار کردم
بوسه ای روی لب های سرخش کاشتم
این بوسه زیباترین پیوند مجدد قلبم با این الهه زیبایی بود
بند بند وجودم به به بند بند سلول های بدنش گره خورده بود
عاشقانه و خالصانه از اعماق وجودم ته سوی عشق دوباره متولد شده ام رو شنیدم...
دستام رو دور کمرش پیچیدم سرش رو توی گردنم فرو کردم
نفس های داغش گردنم رو
میسوزوند
و این نشون میداد که وجودش توی آغوشم واقیست .....
خببب تا میام شرط های زیاد میزارم استراحت کنم که یه روز فیک ننویسم به یک ساعت نمیکشه شرطام کامل میشه😐🤏
پس قراره سخت تر شهههه
شرط هام واسه پارت بعد
۶۰ لایک
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
ناگهان جونگ کوک به سمت دستیار جیمین حمله ور میشه
شروع میکنه به خفه کردن پسره
×عوضی داری چه غلطی میکنی؟
که یکی از زیر دستاش یه سرنگ توی دست جونگ کوک میزنه که میفته روی زمین
◇چی زدی بهش
÷مایع .فلج کننده قربان برای دو ساعت فلجش میکنه
◇آفرین کارت عالی بود پاداش خوبی بابتش میگیری
÷ممنون قربان
تعظیمی کرد
جونگ کوک رو همینطور ول کردن و راه افتادن
به سمت ویلا جیمین حرکت کردند
دوباره برگردیم جیمین ویو
صدای در اومدم
اومده بودن
با استرس رفتم جلو
+اوردیش؟
◇بله قربان
لبخند تحسین آمیزی زدم و گفتم
+آفرین
از ماشین اوردنش بیرون
به صورتش نگاه کردم گونشو نوازش کردم
به صورت رنگ پریدش نگاه کردم چقدر دلم میخواست یک بار دیگه نوازشش کنم
◇ببرمش بالا؟
+نه خودم میبرمش
ازش گرفتمش و بغلش کردم و بردمش تو اتاق روی تخت گذاشتمش
کنارش رو پهلو خوابیدم
توی صورتش نگاه کردم
بوسه ای روی پیشونی اش زدم
دستمو لای موهای ابریشمیش کشیدم بازم اون بوی خوب
خدایا من چیکار کردم؟
من با گل درون شیشه عمرم چیکار کردم
بوسه ای روی لب های سرخش کاشتم
این بوسه زیباترین پیوند مجدد قلبم با این الهه زیبایی بود
بند بند وجودم به به بند بند سلول های بدنش گره خورده بود
عاشقانه و خالصانه از اعماق وجودم ته سوی عشق دوباره متولد شده ام رو شنیدم...
دستام رو دور کمرش پیچیدم سرش رو توی گردنم فرو کردم
نفس های داغش گردنم رو
میسوزوند
و این نشون میداد که وجودش توی آغوشم واقیست .....
خببب تا میام شرط های زیاد میزارم استراحت کنم که یه روز فیک ننویسم به یک ساعت نمیکشه شرطام کامل میشه😐🤏
پس قراره سخت تر شهههه
شرط هام واسه پارت بعد
۶۰ لایک
#جونگ_کوک #جیمین #تهیونگ #جیهوپ
#شوگا #جین #نامجون #بی_تی_اس
#بلک_پینک #ایتزی #توایس #استری_کیدز
#فیک #داستان #رمان
۶۰.۰k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.