ضربان قلب jisti ◆پارت ۳◆

(جیسو€)(شوگا£)
صبح از خواب بلند شدم دیدم یونگی خوابه بغلش کردم ولی دیدم گرمم شد دیدم یونگی داغه دستم رو گذاشتم رو پیشونیش زدم دیدم تب دارم سریع پتو رو از روش برداشتم
£چیکار میکنی نمیبینی خوابم . €یونگی پاشو تب داری . £ولم کن . €گفتم پاشو . بزور پتو رو از روش برداشتم و بلندش کردم سریع یه قرص برای تب اوردم بهش دادم.
€اینو بخور . £جیسو ولم کن . €یه حروفو یه بار تکرار میکنم بخور این قرصو . £اوووووف . قرص رو بزور بهش دادم و پاشدم رفتم به اعضا گفتم . (جیهوپ *)
*بزار به دکتر زنگ بزنم . (جنی ¥) ¥اره سریع زنگ بزن به دکتر . جیهوپ زنگ زد به دکتر و دکتر سریع اومد خونه .
(دکتر&) &باید استراحت کنه . €خوب میشه !؟ . &اره اما بدنش ضعیف شده باید استراحت کنه . €ممنونم . &من میرم این دارو هاش رو بده بخوره . کلی قرص و کپسول بهم داد . همه رفتن بیرو و منو یونگی توی اتاق بودیم . €همش تقصیر منه . £واسه چی تقصیره تو!🙄.
€من دیروز تو رو خیلی عصبانی کردم . £یه راهی هست که من بتونم تو رو ببخشم . €چجوری💜 . £اینجوری .
و دیدم دستم رو گرفت و کشید و افتادم روش و ل........ب.....ا..م.و....ن. کوبیده شد به هم بعد از چند ثانیه از هم جدا شدیم . ضربان قلبم اومد بالا £اخی حالم خوب شد دیگه نیازی به اون دارو ها نیست . €نمیتونی از دارو ها فرار کنی باید تا دونیه اخر بخوریشون . £ن م ی خو ر م . €میخوری خوبشم میخوری . £بشین تا بخورم . € یونگی میزنمتا . £دیگه چی . €اینطوریاست . £ببین هر کاری میخوای بکن من ا.و.ن ق.ر.ص.ا.ر.و ن.می.خ.و.ر.م
€میخوری . £نمیخورم . €میبینیم . £میبینیم.