عاشقتم همیشه پارت۴
_خب بیا اوتاقت رو بچین
+باشه
من کل اتاق رو چیدم و آماده کردم و فیلیکس همینطوری داشت نگام میکرد و دستو پامو گم کردم چراغ خواب افتاد و شکست و تا اومدم شیشه بزرگشو بردارم فیلیکسم اومد برداره که اشتباهی لبامون خورد به هم و انگار داشتیم همو میبوسیدیم ولی اشتباهی بود و از هم جدا شدیم
_میگم همچین بدم نبودا
+منحرف
_باشه بابا باشه ببخشید
+اشکال نداره بیخیال
_باشه بیا جمعش کنیم
+باشه
با هم داشتیم جمع میکردیم که یهو رفت تو دستش که من اون لحظه دستو پامو گم کرده بودم و هی میرفتم راست چپ راست چپ بعد بدو بدو رفتم دستمال آوردم
+بیا بزار بکشم رو دستت
تا داشتم دستشو تمیز میکردم لپمو بوسید که قرمز شد رنگم و هیچی نگفتم
_لپت خیلی خوشمزه بود مثل لبات
...+
_خیلی کیوت در اِین حال جذابی طوری که دلم میخواد بخورمت
و...
+باشه
من کل اتاق رو چیدم و آماده کردم و فیلیکس همینطوری داشت نگام میکرد و دستو پامو گم کردم چراغ خواب افتاد و شکست و تا اومدم شیشه بزرگشو بردارم فیلیکسم اومد برداره که اشتباهی لبامون خورد به هم و انگار داشتیم همو میبوسیدیم ولی اشتباهی بود و از هم جدا شدیم
_میگم همچین بدم نبودا
+منحرف
_باشه بابا باشه ببخشید
+اشکال نداره بیخیال
_باشه بیا جمعش کنیم
+باشه
با هم داشتیم جمع میکردیم که یهو رفت تو دستش که من اون لحظه دستو پامو گم کرده بودم و هی میرفتم راست چپ راست چپ بعد بدو بدو رفتم دستمال آوردم
+بیا بزار بکشم رو دستت
تا داشتم دستشو تمیز میکردم لپمو بوسید که قرمز شد رنگم و هیچی نگفتم
_لپت خیلی خوشمزه بود مثل لبات
...+
_خیلی کیوت در اِین حال جذابی طوری که دلم میخواد بخورمت
و...
۹.۱k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.