بیگانه قسمت ۱۴پارت دو

من تمام روز پیشش بودم ولی اون خواب بود ...‌ کلافه شده بودم
رفتم بیرون از اتاق که دیدم جین آمد
علامت جین/
/=تهیونگ، خواهر لیدام آزاد شده از دست کوک
&=نزار دیگه کوک نزدیکش بشه
/= باشه
/=رز خیلی وقته خوب شده چرا لی دام نمیره. دیدنش
&=لی دام حالش خوب نیست
/=سر اون قضیه که نام لو داد
&=سر اون قضیه و یه قضیه دیگه
/=😉😏با اونم
&=😒😒ارع
/= میگم دادش ببرش پیش رز اون رفیق فاب ش مطمین باش حال و هوا ش عوض میشه شاید بتونه فراموش کنه
&=فعلا که بی هوشی
/=چی ،مگه باهاش چی کار کردی
😐😐😐😕😑
&°😏😏😏گفتم که یه کوچولو بود
/=همیشه یه کوچولو....... اون کسیه که دوستش داری داداش حواست باشه🥺
&=باشه،به هوش که آمد اجازه میدم بره رز و ببینه
&=دخترم ،حالش خوبع
/=نگران نباش جاسوسان میگن که کوک مثل بچه. خودش باهاش رفتار می‌کنه
&=😏😒اونم باید بیارم پیش خودم
/=داداش، الان
&= به موقعه ش
&=فک کردی کوک بی جواب میزارم رز به دخترم وابسته میکنم بعدش ازش میگرمش و حتی نمی‌زارم ازش خداحافظی کنه اون برای همیشه ازش دور میکنم میفرستمش آمریکا اینطوری رز دیونه میشه
/=😏😏😏😏
چند هفته بعد
عمارت کوک
تو اتاق جلسه بودیم
¥=کوک، احساس میکنم تهیونگ اینجا جاسوس داره چون هر کاری می‌خوابم بکنیم اون یه قدم از ما جلو تر
#=😑😑😑😑مهم نی
!=یعنی چی داداش
#=گفتم که بهش زیاد اهمیت ندین چون خودم می‌دونم جاسوساش کیان
:)=نگو که ن........
#=اره ندیمه جونگی جاسوس تهیونگ
¥=چرا باید ندیمه جونگی جاسوس تهیونگ باشه 😑😒
!=دادش حس خوبی به تهیونگ ندارم یه ذره برید آمریکا و برگردید
#=هیونگ گفتم مهم نیست ، ما که میدونین جاسوس کیه پس نباید نگرانش باشیم اگر هدفی داشته باشن هدف شون جونگی کاری با ما ندارن اونا جونگی نمی تونن از اینجا بیرون بببرن چون اینجا پر بادیگارد و.........این چیزهاست فک نکنم تیرشون به هدف بخوره
¥=😏😏😏😏
!= باشه ،ولی میخوای چی کارش کنی
#=میکشمش
¥=مگه نگفتی کاری به کارش نداشته باشیم
#😑منظورم شما بودیم خودم که باید دست به کار بشم بکشمش
!=😑😏😑
از زبان شوگا یه دفعه کوک بلند شد ما هم بلند شدیم داشت راه می‌رفت
!=داداش کجا میری
#=احتمالا الان ندیمه جونگی تو آشپز خونه باشه
وارد آشپزخونه شدیم جونگ کوک تنفگشو درآورد و ندیمه رو زد
#=😏
﷼علامت رییس ندیمه ها
﷼=اتفاقی افتاده قربان
#=نه،چطور
﷼=😑😑😑آخه
¥=ندیمه جاسوس بوده
#=😏😏😏
﷼=ولی من به همه‌ی ندیمه های اینجا اطمینان دارم
بنگ جونگ کوک رییس ندیمه ها رو هم کشت ورفت
#=فک کنم دیگه فهمیدین اینجا هرکس بخواهد زیر آبی بره یا ...... می کشمش با دستای خودم فهمیدین
علامت ندیمه ها؛
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛=بله قربان
و رفت
داشتیم به طرف ماشین ها می‌رفتیم
¥= فک نکنم اون یه نفر بودن پشتیبان بفرسته اینجا
#=دقیقا ،جنازه اینو برای تهیونگ بفرستین خودش بقیه رو می کشه اونا دیگه مهره سوختن😉😏
!=تا الان کسی بهت گفته بود از لحاظ منتق و ذهن کاملا به هیونگ هات رأفتی😁😂😏
#=نه
!=خو الان بهت. گفتیم
:)=😂😂😂😂
¥=😂😂😂😂😂
#=😑😑😑😑😑😑
!=😁😁😁😉
!=برای امروز معامله نمیاای
جیمین بهم نزدیکه شد در گوشم
:)=بهتره نیاد باز خودشو ته یونگ میزنن تو پر هم😂😒
#=نگران نباش میام و این بار نمی زنم تو پرش بلکه پر پر ش میکنم😁😑😏😂
¥=بسه دیگه سوار ماشین شید تا خودم نیومدم پر پر تون کنم
:)=😁خشن شدی هیونگ
¥=خشن بودم😉😑😏😏😏😏
سوار ماشین ها شدیم معامله نو تو عمارت تهیونگ بود نه تو عمارت جونگ کوک یه جای پرت از شهر و دور از عمارت ها
رسیدیم
نشستن
#=سلام هیونگ ، دلم برات تنگ شده بود
&=منم همینطور😏
معامله سر اصلحه بود معا ماه دیگه داشت تموم میشد سو هو آمد سوهو رییس بادیگارد ها بود
در گوشم ......
علامت سوهو+
+=قربان بانو جونگی .....
#=🤨😦😒
&=از قیافت معلومه فهمیدی چه کلاهی رفته سرت
#=😑😑😑😒
&= اون دختر منه فک کنم یادت رفته بود خواستم یادت بندازه ام
#==فعلا اسمش تو شناسنامه منع 😏😉😁
&=مهم نیست شناسنامه جدید براش میگیریم 😗😏
#=😒😒😒
معامله تموم شد
&=دور تهیون نبینم که اگه ببینمت 😒 😊 اتفاقاتی بدی برات میو فته
#=😑😐🧐تهیون
&=😊😊😊😊