پارت چهارم عشق مخفی
#پارت_چهارم
ات. واقعا الان من آرمی به حساب میام اره
رسیدیم
رفتیم بلیط هارو گرفتیم رفتیم داخل
تا بی تی اس اومد روی صحنه......
لونا داشت از خوشحالی میترکید
از شانس خوبمون جلو بودیم
قبل از اینکه بریم داخل بهمون شماره دادن
قرار بود هر یک از اعضا عددی رو که دوست دارن انتخاب کنن و بعد اون عدد رو بگن و هر کی اون عدد رو داره باید بره روی صحنه و میتونه یک روز کامل با اون عضوی که شمارشو انتخاب کرده بود باشه و خوش بگذرونه
قرار بود دو تا از اهنگ های معروفشون رو بخونن ولی من اسم هیچکدوم رو نمیدونستم😐 خوب من تازه آرمی شدم
اینقدر خوش گذشت دلم میخواست بمیرم و زنده بشم
کنسرت تموم شد قرار بود شماره هارو بگن
من شماره ی 63 بودم و اونا 64 بود
باورتون میشه چی شدددددددددددد
نامجون منو انتخاب کرددددددددددددد
البته حقم بود چون ما پول زیادی برای اون شماره ها داده بودیم😐
نامجون خیلی خوشگل و نازه هه
من نزدیک بود واقعا بمیرم داشتم میلرزیدم لونا منو گرفته بود یه وقت نیوفتم
ات. واقعا الان من آرمی به حساب میام اره
رسیدیم
رفتیم بلیط هارو گرفتیم رفتیم داخل
تا بی تی اس اومد روی صحنه......
لونا داشت از خوشحالی میترکید
از شانس خوبمون جلو بودیم
قبل از اینکه بریم داخل بهمون شماره دادن
قرار بود هر یک از اعضا عددی رو که دوست دارن انتخاب کنن و بعد اون عدد رو بگن و هر کی اون عدد رو داره باید بره روی صحنه و میتونه یک روز کامل با اون عضوی که شمارشو انتخاب کرده بود باشه و خوش بگذرونه
قرار بود دو تا از اهنگ های معروفشون رو بخونن ولی من اسم هیچکدوم رو نمیدونستم😐 خوب من تازه آرمی شدم
اینقدر خوش گذشت دلم میخواست بمیرم و زنده بشم
کنسرت تموم شد قرار بود شماره هارو بگن
من شماره ی 63 بودم و اونا 64 بود
باورتون میشه چی شدددددددددددد
نامجون منو انتخاب کرددددددددددددد
البته حقم بود چون ما پول زیادی برای اون شماره ها داده بودیم😐
نامجون خیلی خوشگل و نازه هه
من نزدیک بود واقعا بمیرم داشتم میلرزیدم لونا منو گرفته بود یه وقت نیوفتم
۴۷۴
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.