منو یادت میاد ؟
پارت ۴
( بعد از ظهر )
(۱۲:۳۰شب)
(هر موقع این علامت * رو دیدین یعنی آلا داره خواب میبینه )
* با سرعت خیلی خیلی زیادی داشتم رانندگی میکردم ، یه شیشه مشروب دستم بود و داشتم میخوردم ، معلوم بود دارم تو باند مخالف رانندگی میکنم میخواستم یهکاری بکنم که سرعتم کم بشه و ماشین تو مسیر درست حرکت کنه اما نمیتونستم انگار همه چی از پیش تعیین بود ، یهو کل شیشه مشروب رو سر کشیدم و سرعتم رو از چیزی که بود بیشتر کردم یکم که گذشت از مستی زیاد سرم گیج میرفت و همه چیز رو تار میدیدم که با بوق کامیون سرم رو بالا آوردم نتونستم ترمز کنم کامیون خورد بهم ، وقتی کامیون خوردم جلوی ماشین به کل نابود شد و قبل از اینکه سرم به فرمون بخوره خدا رو شکر کیسه هوای فرمان باز شد و سرم سالم موند اما همه جام درد عجیبی توش پیچید ، کامیون برخلاف تصورم که فکر میکردم کمکم میکنه اما سرعتش رو بیشتر کرد و ماشنمو به داخل دره پرت کرد و من از ترس یه جیغ بلندی کشیدم و......*
با ترس از جام بلند شدم همه جام خیس عرق بود داشتم دیوونه میشدم اخه اینا چیه من میبینم ولی این یه خواب جدید بود تا بحال همچین خوابی ندیدم پا شدم که برم دوش بگیرم که مامان در زد و گفت : آلا جان بیدار شو باید حاضر شی وگرنه دیر میشه
- باشه
منتظر نموندم تا جوابم رو بده و وارد حموم شدم بعد از یه حموم سریع که موهام رو نشستم و اومدم بیرون نگا به ساعت کردم یه ربع به یک بود خوبه زودی حاضر میشم لباسام رو پوشیدم و کفشامم پام کردم ( اسلاید ۱ و ۲ ) حوصله میکاپ نداشتم یه کلاه بافتنی هم سرم کردم و چمدونم رو برداشتم رفتم پایین مامان بابا منتظر ایستاده بودن
ب : ببینم تو از وقتی برگشتی خونه چیزی نخوردی گشنت نیس
- نه گشنم نیست ممنون
م : تو هواپیما حالت بد نشه
- نه نه خوبم بریم دیر میشه
ب : باشه بریم
.
.
رفتیم فرودگاه و سوار هواپیما شدیم خدارو شکر هواپیمامون اختصاصی بود خسته نبودم برای همین هدفونم رو گذاشتم و آهنگ پلی کردم
هر چند من از درون ناراحت و خسته بودم اما همیشه و در هر شرایطی اهنگ شاد گوش میدادم
نمیدونم کی چشام گرم شد و بعدش خوابم برد
( صبح کرهی جنوبی )
ادامه دارد
عاشقتونم ❤
لایک و فالو کنید
( بعد از ظهر )
(۱۲:۳۰شب)
(هر موقع این علامت * رو دیدین یعنی آلا داره خواب میبینه )
* با سرعت خیلی خیلی زیادی داشتم رانندگی میکردم ، یه شیشه مشروب دستم بود و داشتم میخوردم ، معلوم بود دارم تو باند مخالف رانندگی میکنم میخواستم یهکاری بکنم که سرعتم کم بشه و ماشین تو مسیر درست حرکت کنه اما نمیتونستم انگار همه چی از پیش تعیین بود ، یهو کل شیشه مشروب رو سر کشیدم و سرعتم رو از چیزی که بود بیشتر کردم یکم که گذشت از مستی زیاد سرم گیج میرفت و همه چیز رو تار میدیدم که با بوق کامیون سرم رو بالا آوردم نتونستم ترمز کنم کامیون خورد بهم ، وقتی کامیون خوردم جلوی ماشین به کل نابود شد و قبل از اینکه سرم به فرمون بخوره خدا رو شکر کیسه هوای فرمان باز شد و سرم سالم موند اما همه جام درد عجیبی توش پیچید ، کامیون برخلاف تصورم که فکر میکردم کمکم میکنه اما سرعتش رو بیشتر کرد و ماشنمو به داخل دره پرت کرد و من از ترس یه جیغ بلندی کشیدم و......*
با ترس از جام بلند شدم همه جام خیس عرق بود داشتم دیوونه میشدم اخه اینا چیه من میبینم ولی این یه خواب جدید بود تا بحال همچین خوابی ندیدم پا شدم که برم دوش بگیرم که مامان در زد و گفت : آلا جان بیدار شو باید حاضر شی وگرنه دیر میشه
- باشه
منتظر نموندم تا جوابم رو بده و وارد حموم شدم بعد از یه حموم سریع که موهام رو نشستم و اومدم بیرون نگا به ساعت کردم یه ربع به یک بود خوبه زودی حاضر میشم لباسام رو پوشیدم و کفشامم پام کردم ( اسلاید ۱ و ۲ ) حوصله میکاپ نداشتم یه کلاه بافتنی هم سرم کردم و چمدونم رو برداشتم رفتم پایین مامان بابا منتظر ایستاده بودن
ب : ببینم تو از وقتی برگشتی خونه چیزی نخوردی گشنت نیس
- نه گشنم نیست ممنون
م : تو هواپیما حالت بد نشه
- نه نه خوبم بریم دیر میشه
ب : باشه بریم
.
.
رفتیم فرودگاه و سوار هواپیما شدیم خدارو شکر هواپیمامون اختصاصی بود خسته نبودم برای همین هدفونم رو گذاشتم و آهنگ پلی کردم
هر چند من از درون ناراحت و خسته بودم اما همیشه و در هر شرایطی اهنگ شاد گوش میدادم
نمیدونم کی چشام گرم شد و بعدش خوابم برد
( صبح کرهی جنوبی )
ادامه دارد
عاشقتونم ❤
لایک و فالو کنید
۴.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.