فیک درخواستی
نام: منیجر
که یهوو..
با صدای کای از فکر اومدم بیرون
کای: خانم جئون،حالتون خوبه؟
بهتر نیست استراحت کنین؟
هایول: ببخشید اصلا حواسم نبود نه من خوبم. بریم سراغ تمرین
رفتیم طبقه ی بالا برای تمرین
بعد تمرین:
هایول:خب بچه ها برا امروز بسه
خسته نباشین
اعضا:چشم
اعضا از اتاق رفتن بیرون و من چون کار داشتم یکم دیرتر قرار بود برم
داشتم وسیله هامو جمع میکردم که یک دفعه یکی از کارکنا با صورت مست اومد تو
هایول:ببخشید،، کاری داشتین
کارکن:ااا، من فقط به بدنت نیاز دارم
هایول:ببخشید چی؟
کارکن:نشنیدی گفتم بهت نیاز دارم
و منو محکم کوبید به دیوار و آروم اروم بهم نزدیک شد دستشو گذاشت روی رون پام لمس کنان میومد بالا با دستم سعی کردم دورش کنم ولی نشد اون بهم نزدیک تر شد و لباشو چسبوند به لبام اون،،اون مردتیکه میخواست لباسمو دربیاره که یدفعه پخش زمین شدددد
پایان
نظرات در کامنت
که یهوو..
با صدای کای از فکر اومدم بیرون
کای: خانم جئون،حالتون خوبه؟
بهتر نیست استراحت کنین؟
هایول: ببخشید اصلا حواسم نبود نه من خوبم. بریم سراغ تمرین
رفتیم طبقه ی بالا برای تمرین
بعد تمرین:
هایول:خب بچه ها برا امروز بسه
خسته نباشین
اعضا:چشم
اعضا از اتاق رفتن بیرون و من چون کار داشتم یکم دیرتر قرار بود برم
داشتم وسیله هامو جمع میکردم که یک دفعه یکی از کارکنا با صورت مست اومد تو
هایول:ببخشید،، کاری داشتین
کارکن:ااا، من فقط به بدنت نیاز دارم
هایول:ببخشید چی؟
کارکن:نشنیدی گفتم بهت نیاز دارم
و منو محکم کوبید به دیوار و آروم اروم بهم نزدیک شد دستشو گذاشت روی رون پام لمس کنان میومد بالا با دستم سعی کردم دورش کنم ولی نشد اون بهم نزدیک تر شد و لباشو چسبوند به لبام اون،،اون مردتیکه میخواست لباسمو دربیاره که یدفعه پخش زمین شدددد
پایان
نظرات در کامنت
۳.۲k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.