Namjin
Part1✨
خانواده نامجون و جین دوتا تا دشمن خونی هستن،که از اول بچه گیشون و نسل به نسل و تا همین الان که پسر دار شدن باهم در حال رقابت و جنگ بودن.
مثل:پول،ثروت،قدرت و ...
این دوتا خرس گنده که دست از بچه بازیاشون بر نمیداشتن، تازه دوتا پسرم داشتن.«نویسنده:گل نیز یه سبزه اراسته شد:)»
اسم پسراشون:
نامجون و جین
خانواده جین از خانواده نامجون قوی تر و ثروتمند تره:)
وحالا جالبی داستان اینجاس که پسراشون توی یه دانشگاه بودن و توی اون دانشگاه همه میدونستن که اونا دشمنای خونیه هم دیگن.
«و امااا یه سری فوجوشیه بدبخت مثل ما بودن که شیپشون میکردن»
هاهااا
ولی توی پسراشون این قدرت برعکس بود و نامجون از جین قوی تر بود.
به نظرتون دلیل ضعیف بودن جین چی میتونه باشه؟!
جین توی دانشگاه خیلی محبوب بود و همه ی دخترا میخواستم باهاش تو رابطه باشن.
ولی جین هیچ کدومو قبول نمیکردو فقط لاس میزد،چون گرایشش به دختر نبود:)
و چون که میدونست پدرش از پدر نامجون قوی تره،همه چیرو به باد هوا سپرده بود و فک میکرد از نامجون قوی تره!
ولی این برعکس بود ،چونکه نامجون میدونست خانوادش نسبت به خانواده جین ضعیف تره،تلاش میکرد تا ازش بهتر باشه و همینم بود ولی جین خبر نداشت.
جین فک میکرد همه چی به پول و ثروته
نامجون ،تو نمره درسی همیشه برتر کلاس بود و از جین درسش بهتر بود.
نامجون هم کم محبوبیت نداشت.
و برای درس خوبش همه ی دخترا ازش کمک میخواستن.«هرچند خودتون دیگه میدونین،درس پرسیدن بهونه ی اونا بود😂»
یه روز که بابای جین و نامجون در حال قمار بودن.....
لایک و کامنتتتتتت یادت نرهه هااا🥺
خانواده نامجون و جین دوتا تا دشمن خونی هستن،که از اول بچه گیشون و نسل به نسل و تا همین الان که پسر دار شدن باهم در حال رقابت و جنگ بودن.
مثل:پول،ثروت،قدرت و ...
این دوتا خرس گنده که دست از بچه بازیاشون بر نمیداشتن، تازه دوتا پسرم داشتن.«نویسنده:گل نیز یه سبزه اراسته شد:)»
اسم پسراشون:
نامجون و جین
خانواده جین از خانواده نامجون قوی تر و ثروتمند تره:)
وحالا جالبی داستان اینجاس که پسراشون توی یه دانشگاه بودن و توی اون دانشگاه همه میدونستن که اونا دشمنای خونیه هم دیگن.
«و امااا یه سری فوجوشیه بدبخت مثل ما بودن که شیپشون میکردن»
هاهااا
ولی توی پسراشون این قدرت برعکس بود و نامجون از جین قوی تر بود.
به نظرتون دلیل ضعیف بودن جین چی میتونه باشه؟!
جین توی دانشگاه خیلی محبوب بود و همه ی دخترا میخواستم باهاش تو رابطه باشن.
ولی جین هیچ کدومو قبول نمیکردو فقط لاس میزد،چون گرایشش به دختر نبود:)
و چون که میدونست پدرش از پدر نامجون قوی تره،همه چیرو به باد هوا سپرده بود و فک میکرد از نامجون قوی تره!
ولی این برعکس بود ،چونکه نامجون میدونست خانوادش نسبت به خانواده جین ضعیف تره،تلاش میکرد تا ازش بهتر باشه و همینم بود ولی جین خبر نداشت.
جین فک میکرد همه چی به پول و ثروته
نامجون ،تو نمره درسی همیشه برتر کلاس بود و از جین درسش بهتر بود.
نامجون هم کم محبوبیت نداشت.
و برای درس خوبش همه ی دخترا ازش کمک میخواستن.«هرچند خودتون دیگه میدونین،درس پرسیدن بهونه ی اونا بود😂»
یه روز که بابای جین و نامجون در حال قمار بودن.....
لایک و کامنتتتتتت یادت نرهه هااا🥺
۳.۷k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.