پارت چهارم عاشق پسر رئیس بابام شدم 🖤⛓️
نگاهم به بالا دادم ا ا ا اون جیهوپ بود چرا اینجاس بدنم کامل برنداز کرد
_ هعیی تو اون مال منه
جیهوپ نگاش کرد گوشه کتش گرفتم یکم بیشتر چسبیدم بهش ترسیده بودم
جیهوپ: دو دقیقه رفتم بیبی چونم آورد بالا لباش گذاشت رو لبم
_ ایششش
مرده رفت نگا جیهوپ کردم داشت بهم نگا میکرد رفتم یه قدم عقب
ا/ت : ممنون که کمکم کردی
جیهوپ : اینجا چه غلطی میکنی
ا/ت : چی ؟
جیهوپ : باید حرفم تکرار کنم ( با داد )
ترسیده بودم هیچ وقت سرم اینجوری داد نزده بود از ترس رفتم عقب برگشتم میخواستم از بار برم بیرون تند تند راه میرفتم بند کفشم پاره شد خوردم زمین زانوم زخم شد
ا/ت : ایییی پام
یه دفعه یکی بلندم کرد نگاش کردم جیهوپ بود ولی خیلی عصبی دستم دور گردنش حلقه کردم که نیوفتم از بار بردم بیرون سرم چسبوندم به سینش رفتیم سمت ماشینش در ماشین باز کرد گذاشتم تو ماشین رفت کفشم آورد گذاشت کنار پام در بست سوار شد
ا/ت : کجا میخوایم بریم
جیهوپ : به نظرت کجا باید ببرمت
ا/ت : نمیخوام برم خونه
جیهوپ : جای دیگه ایی حق نداری بری
ا/ت : بهم دستور نده تو صاحبم نیستی
سرعت ماشین بیشتر شد فرمون فشار میداد ترسیده بودم
ا/ت : جیهوپپپپ آروممم میترسم
جیهوپ : چرا باید به حرفت گوش بدم هااااا مگه تو گوش میدی
ا/ت : جیهوپ تورو خدا جیهوپپ
سرعت کمتر کرد جلوی یه عمارت بزرگ نگر داشت
ا/ت : اینجا کجاس ؟
جیهوپ : خونه من پیاده شو یالا
ا/ت : چرا آوردیم اینجا
جیهوپ : گفتم پیاده شو
پیاده شدم به خاطر کفشم همش پام پیچ میخورد بلندم کرد دوباره بردم تو خونه خیلی بزرگ خوشگل بود بردم تو اتاق گذاشتم روی تخت نگاش میکردم پام زخم شده بود رفت جعبه کمک های اولیه آورد برام چسب زخم زد دستم ناخوداگاه کشیدم رو صورتش که نگام کرد
بلند شد
جیهوپ: امشب اینجا میمونی میگم وسایلت بیارن فردا باهم میریم مدرسه
ا/ت : چی ولی مامان بابام
جیهوپ : خودم راضیشون میکنم
میخواست بره دستش گرفتم
برگشت نگا کرد
_ هعیی تو اون مال منه
جیهوپ نگاش کرد گوشه کتش گرفتم یکم بیشتر چسبیدم بهش ترسیده بودم
جیهوپ: دو دقیقه رفتم بیبی چونم آورد بالا لباش گذاشت رو لبم
_ ایششش
مرده رفت نگا جیهوپ کردم داشت بهم نگا میکرد رفتم یه قدم عقب
ا/ت : ممنون که کمکم کردی
جیهوپ : اینجا چه غلطی میکنی
ا/ت : چی ؟
جیهوپ : باید حرفم تکرار کنم ( با داد )
ترسیده بودم هیچ وقت سرم اینجوری داد نزده بود از ترس رفتم عقب برگشتم میخواستم از بار برم بیرون تند تند راه میرفتم بند کفشم پاره شد خوردم زمین زانوم زخم شد
ا/ت : ایییی پام
یه دفعه یکی بلندم کرد نگاش کردم جیهوپ بود ولی خیلی عصبی دستم دور گردنش حلقه کردم که نیوفتم از بار بردم بیرون سرم چسبوندم به سینش رفتیم سمت ماشینش در ماشین باز کرد گذاشتم تو ماشین رفت کفشم آورد گذاشت کنار پام در بست سوار شد
ا/ت : کجا میخوایم بریم
جیهوپ : به نظرت کجا باید ببرمت
ا/ت : نمیخوام برم خونه
جیهوپ : جای دیگه ایی حق نداری بری
ا/ت : بهم دستور نده تو صاحبم نیستی
سرعت ماشین بیشتر شد فرمون فشار میداد ترسیده بودم
ا/ت : جیهوپپپپ آروممم میترسم
جیهوپ : چرا باید به حرفت گوش بدم هااااا مگه تو گوش میدی
ا/ت : جیهوپ تورو خدا جیهوپپ
سرعت کمتر کرد جلوی یه عمارت بزرگ نگر داشت
ا/ت : اینجا کجاس ؟
جیهوپ : خونه من پیاده شو یالا
ا/ت : چرا آوردیم اینجا
جیهوپ : گفتم پیاده شو
پیاده شدم به خاطر کفشم همش پام پیچ میخورد بلندم کرد دوباره بردم تو خونه خیلی بزرگ خوشگل بود بردم تو اتاق گذاشتم روی تخت نگاش میکردم پام زخم شده بود رفت جعبه کمک های اولیه آورد برام چسب زخم زد دستم ناخوداگاه کشیدم رو صورتش که نگام کرد
بلند شد
جیهوپ: امشب اینجا میمونی میگم وسایلت بیارن فردا باهم میریم مدرسه
ا/ت : چی ولی مامان بابام
جیهوپ : خودم راضیشون میکنم
میخواست بره دستش گرفتم
برگشت نگا کرد
۲۵.۰k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.