خیانت p6
فیک خیانت p6
در خونه رو باز کرد یه نخ سیگار بیرون آورد فندکشو در آورد و سیگارو روشن کرد رفت لب پنجره و شروع به سیگار کشیدن کرد دلش برای ات تنگ شده بود یادش می افتاد که چه روزی توی دادگاه با خوشحالی برگه رو امضا کرد و از عشقش جدا شد شایدم عشقش نبود چون هنوزم صدای گریه هاش توی گوششه چطور میتونست به همین زودی بره سمت یه پسر دیگه خب شاید باید فکر میکرد چطور خودش دست اون دختره هرزه گرفت و زن خودش اعلام کرد و بعد فهمید که داره بهش خیانت میشه حالا تکلیف چی بود به همین راحتی ات رو میشه بدست آورد خب معلومه که نه چه حرف مسخره ای اینکه بره جلوی در خونه ی ات جلوی دوست پسرش که بزودی همسرش میشه بگه ات من معذرت میخوام و اونم بیاد و زندگیشون درست شه شاید از یک طرف راست میگفت چنین اتفاقایی داخل سریال های تخیلی میوفتاد شایدم خواب بود و داشت خواب میدید که به همین راحتی کسی که دوست داشت رو توی یه جرقه از دست داد و مال یه پسر دیگه شده گریش گرفت و شروع کرد به زار زار گریه کردن ولی چه فایده!
در خونه رو باز کرد یه نخ سیگار بیرون آورد فندکشو در آورد و سیگارو روشن کرد رفت لب پنجره و شروع به سیگار کشیدن کرد دلش برای ات تنگ شده بود یادش می افتاد که چه روزی توی دادگاه با خوشحالی برگه رو امضا کرد و از عشقش جدا شد شایدم عشقش نبود چون هنوزم صدای گریه هاش توی گوششه چطور میتونست به همین زودی بره سمت یه پسر دیگه خب شاید باید فکر میکرد چطور خودش دست اون دختره هرزه گرفت و زن خودش اعلام کرد و بعد فهمید که داره بهش خیانت میشه حالا تکلیف چی بود به همین راحتی ات رو میشه بدست آورد خب معلومه که نه چه حرف مسخره ای اینکه بره جلوی در خونه ی ات جلوی دوست پسرش که بزودی همسرش میشه بگه ات من معذرت میخوام و اونم بیاد و زندگیشون درست شه شاید از یک طرف راست میگفت چنین اتفاقایی داخل سریال های تخیلی میوفتاد شایدم خواب بود و داشت خواب میدید که به همین راحتی کسی که دوست داشت رو توی یه جرقه از دست داد و مال یه پسر دیگه شده گریش گرفت و شروع کرد به زار زار گریه کردن ولی چه فایده!
۶.۹k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.