Brown sugar : شکر قهوه ای

Brown sugar : شکر قهوه ای
Part۱۱۷

(میکائل)

یهو گوشیم زنگ خورد شیرین از بغلم امد بیرون و ورداشتم الکس بود رفتم بیرون تا بتونم حرف بزنم

الکس: دخترا رو بفرستیم دبی؟
میکائل: چندتان؟
الکس: شش تا
میکائل: دخترن یا زن؟
الکس: دخترن همشون چک شده
میکائل: بفرست من فردا میام الان کیش هستم
الکس: شیرین چیکار کردی؟
میکائل: هنوز تو مشتمه
الکس: باشه عجله نکن

گوشی رو قطع کردم که شیرین اینا امدن سوار ماشین شدیم و رفتیم هتل من رفتم پیش شیرین

میکائل:میخوای امشب پیشت باشم؟
شیرین:اوم

رفتم رو تخت تیکه دادم به تاج تخت که شیرین امد سرشد گذاشت رو سینم

(شیرین)

دلم میخواست میکائل پیشم باشه و گفتم که باشه پیشم امد رو تخت و تکیه داد منم سرمو گذاشتم رو سینش اونم موهامو نوازش میکرد ک ملیحه سعید امدن

ملیحع:ع شیرین
سعید:بیا بریم میکائل اتاقمون خوابم میاد
میکائل:من امشب پیش شیرین هستم
ملیحه:نه نخود نخود هرکی رود خانه خود بدو برو اتاقت
شیرین:ملیحه من ازش خواستم پیشم باشه
ملیحه:بیا بیرون باهات کار دارم

بلند شدم و با ملیحه رفتم بیرون

ملیحه:تو واقعا میخوای امشب پیش یک مافیا بخوابی ها؟تو نبودی که میخواستی اینو بکشی؟تو نبودی که سایه اینو با تیر میزدی؟حالا سرتو میزاری رو سینش
شیرین:دوسش دارم چیکار کنم

یک دفعه زدم زیر گریه

ملیحه:باشه باشه گریه نکن برو پیشش
شیرین:تو چیکار میکنی؟
ملیحه:میرم تو اتاق سعید
شیرین:پس مراقب خودت باش
ملیحه:من مراقب خودم هستم تو مراقب خودت باش

رفتیم تو اتاق که نشستم رو تخت

سعید:تو میایی تو اتاق من ملیحه؟