PT.6
_ا..این ب..ب.برگه ی ازدوا..ازدواجه؟
سوجونگ با تعجب و ترس به جیمین نگاه کرد
+آره مگه کوری؟نمیخوای امضا کنی؟نگران بچه ی تو شکمت نیستی؟اگر امضا نکنی به یک ثانیه نمیکشه هم تو هم بچه ی توی شکمت میمیری اوکی؟
سوجونگ با تردید از اینکه ممکنه هم خودش و هم بچه اش کشته بشن و هم از اینکه ممکنه اگه این امضا رو بزنه
برای همیشه بدبخت بشه بین دوراهی موند
اون چاره ی دیگه ای جز امضا کردن نداشت چون ممکن بود
کشته بشه پس خودکار رو گرفت توی دستش و با تردید دستش رو سمت برگه ی ازدواج برد و
جایی که جیمین نشون داد رو امضا کرد
اون رسما از این به بعد همسر قانونی پارک جیمین بزرگترین مافیای دنیا بود
جیمین برگه رو توی دستش گرفت و از اتاق خارج شد
اتفاقی که افتاده بود برای سوجونگ قابل هضم نبود آروم روی تخت دراز کشید و شروع کرد با خودش حرف زدن
_من الان چه گوهی خوردم؟
ملافه رو توی مشتش جمع کرد و قطره های اشکش شروع به چکیدن کردن
_معرفی میکنم بدبخت ترین آدم دنیا کیم سوجونگ
و شروع کرد به گریه کردن
سوجونگ با تعجب و ترس به جیمین نگاه کرد
+آره مگه کوری؟نمیخوای امضا کنی؟نگران بچه ی تو شکمت نیستی؟اگر امضا نکنی به یک ثانیه نمیکشه هم تو هم بچه ی توی شکمت میمیری اوکی؟
سوجونگ با تردید از اینکه ممکنه هم خودش و هم بچه اش کشته بشن و هم از اینکه ممکنه اگه این امضا رو بزنه
برای همیشه بدبخت بشه بین دوراهی موند
اون چاره ی دیگه ای جز امضا کردن نداشت چون ممکن بود
کشته بشه پس خودکار رو گرفت توی دستش و با تردید دستش رو سمت برگه ی ازدواج برد و
جایی که جیمین نشون داد رو امضا کرد
اون رسما از این به بعد همسر قانونی پارک جیمین بزرگترین مافیای دنیا بود
جیمین برگه رو توی دستش گرفت و از اتاق خارج شد
اتفاقی که افتاده بود برای سوجونگ قابل هضم نبود آروم روی تخت دراز کشید و شروع کرد با خودش حرف زدن
_من الان چه گوهی خوردم؟
ملافه رو توی مشتش جمع کرد و قطره های اشکش شروع به چکیدن کردن
_معرفی میکنم بدبخت ترین آدم دنیا کیم سوجونگ
و شروع کرد به گریه کردن
۱۴.۰k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.