پارت ۲

.
.
.
آقای ییتس عمداً امتحاناتی طراحی میکنه که توانایی های دانش آموزانش رو به چالش بکشه توی بیست سال گذشته هیچ وقت نمره کامل به کسی

نداده متوجه مشکل میشی؟

نتوانستم جلوی جواب ناخودآگاهم را بگیرم. ((معلمی داریم که امتحاناتی رو طراحی میکنه که

دانش آموزانش نتونن توش قبول بشن؟))

آقای ایوری چشمهایش را باریک کرد. ((تو دانش آموز خوبی هستی الما با توجه به شرایطت خیلی خوب
ولی دقیقاً سابقهٔ اینکه بهترین باشی رو نداری.)) منصفانه بود پس چرا احساس میکردم به شکمم

مشت زده؟

مدیر ایوری ادامه داد:(( من نسبت به موقعیتت احساس همدردی میکنم ولی در این مورد باید با من

روراست باشی.))
چشم در چشمم دوخت میدونستی آقای بیتس نسخه اولیه همه امتحاناتش رو روی فضای ابری نگه میداره؟ فکر میکرد من تقلب کرده ام آنجا نشسته بود و به من خیره شده بود و هیچ وقت تا این حد احساس نکرده بودم نادیده گرفته شده ام. ((دوست دارم بهت کمک کنم الما با توجه به شرایطی که زندگی برات فراهم کرده کارت خیلی خوب بوده. اصلاً دوست ندارم ببینم هر برنامه ای که ممکنه برای آینده ت داشته باشی به هم بریزه))