✨🍂پارت2🍂✨
ویو ادمین: بزارین یه توضیح درباره اکیپ ماری بدم: دان بی به ددی گروه معروفه که لز نی ولی با دخترا لاس میزنه(همون کاری که ما دوستامون میکنم🫡) ماری به شجاع و وحشی بودن معروفه، نورا به بیبی گروه بودن معروفه، لاوین به اسکل گروه معروفه(یکم بد معرفتی کردم) می سان به مامای و پسر کش گروه معروفه عکس همشون رو میزارم
استایل هاشون: دان بی«دارک مشکی رنگ مورد علاقشه»، لاوین«اسپورت هر رنگی دم دست باشه رنگین کمون رو دوست داره😐»، می سان«لباس های جذب بدن نما و قرمز خونی رنگ مورد علاقشه»،نورا«کیوت رنگ مورد علاقش صورتی و بنفش یاسیعی»، ماری«تیپ کلاسیک داره و رنگ های نارنجی قهوه ای و زرد رو دوست داره»، اینا کلا همشون نه خیلی پول دارن نه خیلی فقیر ولی همشون کار میکنن
خب خب بریم سراغ داستان
ماری: وای کوچولووووو(رو به نورا) چطوری
نورا: عالی
می سان: همون پسره که بهش سیلی زدی و الان خیلی هیز نگاهش روی پاهاتو پاهاش رو روی نیم دراز کرده قلدر مدرسس که همه عاشقشن تا الان دختر های زیادی رو لمس کرده شیش تا دوست داره که کپی خودشه بقیه که هیچی ولی ستا دوست هاش از اکیپش
توی این کلاسن که ما هستیم(بچه ها این فیکه و ته هیچ وقت قلدر کلاس نبوده یا حتی هرزه باز نیست نبوده و نمیشه)
ماری: خب دیگه چی راحت باش
دان بی: اسمش تهیونگه اون جونگ کوک اون جیمین اونم یونگی(بهشون اشاره میکنه)
کوک رو به دان. بی: چته؟
دان بی اومد با خجالت جواب بده که ماری
گفت: هرچی به تو ربطی نداره هرزه باز
کوک: تو میدونی من کیم؟
ماری: الاغ سر کوچه(این ماری خیلی رو مخهههههه)
کوک: چی گفتی؟ اگر میتونی تو صورتم بگو(میاد نزدیکش)
ماری: الاغ سر کوچههههه
بچه ها خندیدن
کوک: که این طور هرزه خانم (میخواد دستشو ببره سمت سینه های ماری)
ماری بهش سیلی میزنع: دعفه اخرت باشه به من میگی هرزه فهمیدی؟ من باکرم باکره(یقشو میگیره)
اگر همین طور پیش بره شما هرزه بازا هر کدوم روزی یکی میخورین
بچه ها بیاین بریم نیم ساعت دیگه کللس شروع میشه
کوک رفت پیش ته
کوک: چه دختر هرزه ای بوداااا میگه من باکرم(اداشو در میاره) یه جور حرف میزنه انگار کسی تاحالا نکردتش(پا هاشو میندازه روی میز)
ته: شاید واقعا کسی نکردتش
کوک: ولی من میکنم
ته یقه کوک رو میگیره: دیگه این طوری حرف نزن
کوک: هیونگ، نگو عاشق شدی
ته: نمیدونم ولی معلومه خیلی شجاعه
جیمین: چی میگید بدون من
کوک: درباره مار زهری حرف میزنیم
ته: حس میکنم تمام زهرش رو روی من خالی کرده
جیمین دم گوش کوک: یکم حالشو بگیریم؟
کوک سر تکون میده
کوک: جیمین بیا بریم سرویس(بهونه میاره)
جیمین: بریم
کوک: اون هرزه کوش؟
جیمین: اونجا وایسا مگه نباید چهار تا مثل خودش پیشش باشن؟
کوک: هرچی تنها تر بهتر
ویو ادمین
کوک میره پیش ماری که تنهاس دستشو میگیره میخواد ببره پشت مدرسه ماری میخواد حمله کنه که کوک دستشو میبنده
کوک: هیششششش هرزه کوچولو بیا بریم
رفتم وشت مدرسه که پاتوق خودشون بود پرنده اونجا پر نمیزد جیمین یه چسب زد روی دهنش
کوک: خب خب کوچولو از بالا شروع میکنی تقاص پس دادن یا پایین؟
جیمین: من از پایین شروع میکنم تو از بالا
کوک داشت سین. ه هاشون می. مالید ولی جیمین هنوز شروع نکرده بود ک.....
استایل هاشون: دان بی«دارک مشکی رنگ مورد علاقشه»، لاوین«اسپورت هر رنگی دم دست باشه رنگین کمون رو دوست داره😐»، می سان«لباس های جذب بدن نما و قرمز خونی رنگ مورد علاقشه»،نورا«کیوت رنگ مورد علاقش صورتی و بنفش یاسیعی»، ماری«تیپ کلاسیک داره و رنگ های نارنجی قهوه ای و زرد رو دوست داره»، اینا کلا همشون نه خیلی پول دارن نه خیلی فقیر ولی همشون کار میکنن
خب خب بریم سراغ داستان
ماری: وای کوچولووووو(رو به نورا) چطوری
نورا: عالی
می سان: همون پسره که بهش سیلی زدی و الان خیلی هیز نگاهش روی پاهاتو پاهاش رو روی نیم دراز کرده قلدر مدرسس که همه عاشقشن تا الان دختر های زیادی رو لمس کرده شیش تا دوست داره که کپی خودشه بقیه که هیچی ولی ستا دوست هاش از اکیپش
توی این کلاسن که ما هستیم(بچه ها این فیکه و ته هیچ وقت قلدر کلاس نبوده یا حتی هرزه باز نیست نبوده و نمیشه)
ماری: خب دیگه چی راحت باش
دان بی: اسمش تهیونگه اون جونگ کوک اون جیمین اونم یونگی(بهشون اشاره میکنه)
کوک رو به دان. بی: چته؟
دان بی اومد با خجالت جواب بده که ماری
گفت: هرچی به تو ربطی نداره هرزه باز
کوک: تو میدونی من کیم؟
ماری: الاغ سر کوچه(این ماری خیلی رو مخهههههه)
کوک: چی گفتی؟ اگر میتونی تو صورتم بگو(میاد نزدیکش)
ماری: الاغ سر کوچههههه
بچه ها خندیدن
کوک: که این طور هرزه خانم (میخواد دستشو ببره سمت سینه های ماری)
ماری بهش سیلی میزنع: دعفه اخرت باشه به من میگی هرزه فهمیدی؟ من باکرم باکره(یقشو میگیره)
اگر همین طور پیش بره شما هرزه بازا هر کدوم روزی یکی میخورین
بچه ها بیاین بریم نیم ساعت دیگه کللس شروع میشه
کوک رفت پیش ته
کوک: چه دختر هرزه ای بوداااا میگه من باکرم(اداشو در میاره) یه جور حرف میزنه انگار کسی تاحالا نکردتش(پا هاشو میندازه روی میز)
ته: شاید واقعا کسی نکردتش
کوک: ولی من میکنم
ته یقه کوک رو میگیره: دیگه این طوری حرف نزن
کوک: هیونگ، نگو عاشق شدی
ته: نمیدونم ولی معلومه خیلی شجاعه
جیمین: چی میگید بدون من
کوک: درباره مار زهری حرف میزنیم
ته: حس میکنم تمام زهرش رو روی من خالی کرده
جیمین دم گوش کوک: یکم حالشو بگیریم؟
کوک سر تکون میده
کوک: جیمین بیا بریم سرویس(بهونه میاره)
جیمین: بریم
کوک: اون هرزه کوش؟
جیمین: اونجا وایسا مگه نباید چهار تا مثل خودش پیشش باشن؟
کوک: هرچی تنها تر بهتر
ویو ادمین
کوک میره پیش ماری که تنهاس دستشو میگیره میخواد ببره پشت مدرسه ماری میخواد حمله کنه که کوک دستشو میبنده
کوک: هیششششش هرزه کوچولو بیا بریم
رفتم وشت مدرسه که پاتوق خودشون بود پرنده اونجا پر نمیزد جیمین یه چسب زد روی دهنش
کوک: خب خب کوچولو از بالا شروع میکنی تقاص پس دادن یا پایین؟
جیمین: من از پایین شروع میکنم تو از بالا
کوک داشت سین. ه هاشون می. مالید ولی جیمین هنوز شروع نکرده بود ک.....
۶.۵k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.