ارباب کوک p1
ارباب کوک p1
ویو ات
از خواب بیدار شدم و باز هم با کمد چوبی کهنه ای ک باهاش کلی خاطره دارم روبرو شدم، قرار بود سوجون (ام اون بازیگره نیس) منو به یک نفر بفروشه و فهمیدم اون مافیاس البته من از مافیا ها خوشم میاد اون یکی از بزرگترین باند مافیا ولی اسمش رو نمیدونم خب دیگ انقدر با خودم حرف نزنم برم پایین ببینم چه خبره
ویو کوک
امروز قرار بود یه دختر رو از سوجون بخرم شاید خدمتکارم بشه یا حالا بابقیش کاری نداریم
کوک: خب بیا اینم پولات
سوجون: ات(با صدای بلند)
ات: بله رئیس
سوجون: ارباب جدیدت
اممم اسمش ات اسم باحال و قشنگی داش تاحالا این اسم رو نشنیده بودم از در اتاقش اومد بیرون خوشگل بود
ویو ات
سوجون صدام زد رفتم پیش بقول خودش ارباب ولی وقتی دیدمش مهوش شدم خیلی خیلی خیلی خیلی خوشگل و هات بود عرررررررر کاش بجای ارباب ش..
سوجون: ات نمیخوای بیای(جدی)
ات: چرا اومدم
ادامه دارد......
چرا کامنت نمیزارین؟ لایکم ک زیاد نمیکنین😐
ویو ات
از خواب بیدار شدم و باز هم با کمد چوبی کهنه ای ک باهاش کلی خاطره دارم روبرو شدم، قرار بود سوجون (ام اون بازیگره نیس) منو به یک نفر بفروشه و فهمیدم اون مافیاس البته من از مافیا ها خوشم میاد اون یکی از بزرگترین باند مافیا ولی اسمش رو نمیدونم خب دیگ انقدر با خودم حرف نزنم برم پایین ببینم چه خبره
ویو کوک
امروز قرار بود یه دختر رو از سوجون بخرم شاید خدمتکارم بشه یا حالا بابقیش کاری نداریم
کوک: خب بیا اینم پولات
سوجون: ات(با صدای بلند)
ات: بله رئیس
سوجون: ارباب جدیدت
اممم اسمش ات اسم باحال و قشنگی داش تاحالا این اسم رو نشنیده بودم از در اتاقش اومد بیرون خوشگل بود
ویو ات
سوجون صدام زد رفتم پیش بقول خودش ارباب ولی وقتی دیدمش مهوش شدم خیلی خیلی خیلی خیلی خوشگل و هات بود عرررررررر کاش بجای ارباب ش..
سوجون: ات نمیخوای بیای(جدی)
ات: چرا اومدم
ادامه دارد......
چرا کامنت نمیزارین؟ لایکم ک زیاد نمیکنین😐
۱۰.۹k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲