eternal love
پارت ۱۸
هیونجین: پس خوب استراحت کن.
فلیکس: هیونجین چی میخوری؟
هیونجین: یچیزی میخورم فکر خودت باش. اگه بلد بودم برات سوپ درست میکردم. وایسا الان میرم از این آماده ها میگیرم.
فلیکس: نه نمیخوام وقتی مریض میشم دوست ندارم چیزی بخورم.
هیونجین: مثل پسر کوچولو ها میمونی. خودم بهت میدم کوچولو.
فلیکس: باشه.
هیونجین رفت و از مغازه نزدیک خونه یه بسته سوپ اماده ای گرفت و برگشت خونه.
ویو هیونجین
خب اینم از سوپ وقتشه برم درستش کنم. خب پشتش چی نوشته. نوشته باید فقط با اب قاطیش کنم. خب بزار برم یه قابلمه بیارم.
خب اینم از این باید بزارم حداقل ۱۵ دقیقه بپزه. برم یه سر به فلیکس بزنم.
رفتم داخل اتاقش. خوابش برده بود. این بشر چرا انقدر کیوته. میخوام لپاشو بکشم.
بعد ۱۵ دقیقه
خب دیگه باید اماده شده باشه. برم بریزمش تو ظرف. خب دیگه برم بدم بخوره.
هیونجین: فلیکس فلیکس( اروم)
فلیکس: بله؟
هیونجین: بیا اینو بخور.
فلیکس: باشه
ظرفو ازم گرفت و شروع کرد به خوردن.
فلیکس: نمیتونم گلوم خیلی درد میکنه.
هیونجین: خب باید اینو بخوری که بهتر شه.
فلیکس: باشه
شروع کرد به خوردن. بعد هر قاشق چشماشو فشار میداد، اخی حتما خیلی درد میکنه گلوش.
تا اخر خورد و بعد ظرفو بهم داد.
فلیکس: بیا تا اخرش خوردم. خودتم برو یچیزی بخور.
هیونجین: باشه. بگیر بخواب.
هیونجین: پس خوب استراحت کن.
فلیکس: هیونجین چی میخوری؟
هیونجین: یچیزی میخورم فکر خودت باش. اگه بلد بودم برات سوپ درست میکردم. وایسا الان میرم از این آماده ها میگیرم.
فلیکس: نه نمیخوام وقتی مریض میشم دوست ندارم چیزی بخورم.
هیونجین: مثل پسر کوچولو ها میمونی. خودم بهت میدم کوچولو.
فلیکس: باشه.
هیونجین رفت و از مغازه نزدیک خونه یه بسته سوپ اماده ای گرفت و برگشت خونه.
ویو هیونجین
خب اینم از سوپ وقتشه برم درستش کنم. خب پشتش چی نوشته. نوشته باید فقط با اب قاطیش کنم. خب بزار برم یه قابلمه بیارم.
خب اینم از این باید بزارم حداقل ۱۵ دقیقه بپزه. برم یه سر به فلیکس بزنم.
رفتم داخل اتاقش. خوابش برده بود. این بشر چرا انقدر کیوته. میخوام لپاشو بکشم.
بعد ۱۵ دقیقه
خب دیگه باید اماده شده باشه. برم بریزمش تو ظرف. خب دیگه برم بدم بخوره.
هیونجین: فلیکس فلیکس( اروم)
فلیکس: بله؟
هیونجین: بیا اینو بخور.
فلیکس: باشه
ظرفو ازم گرفت و شروع کرد به خوردن.
فلیکس: نمیتونم گلوم خیلی درد میکنه.
هیونجین: خب باید اینو بخوری که بهتر شه.
فلیکس: باشه
شروع کرد به خوردن. بعد هر قاشق چشماشو فشار میداد، اخی حتما خیلی درد میکنه گلوش.
تا اخر خورد و بعد ظرفو بهم داد.
فلیکس: بیا تا اخرش خوردم. خودتم برو یچیزی بخور.
هیونجین: باشه. بگیر بخواب.
۷.۵k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.