خانواده ی کیم
خانواده ی کیم
پارت۶
از خواب بلند شدم ،بلایای مدرسمونن پوشیدم رفتم پایین بدون سلام صبحانم رو خوردم رفتم مدرسه
«بعد از مدرسه »
مامان من میرم خونه ی عمه
م.ت:باشه ولی زود بیا
باشه
یه لباس خوب پوشیدم (عکس میدم )
رفتم خونه ی عمه
سلام عمه
_هیچ کس خونه نیست
ها؟مگه قرار نبود با مینسا بریم دکتر ؟
_چرا ولی یه کاری براشویش اومد نمیتونه باهات بیاد
خب من الان چی کار کنم ؟
_ با من میای
باشه بریم
_بزیم
با جین رفتیم دکتر
دکتر :پای شما کاملا سالمه کی گفته که نمیتونید برقصید ؟
یه دکتر دیگه
دکتر :اشتباه گفته شما میتونید برقصید کاملا سالمید
ایولللللل من خیلی خوشحالمممممممم
_باشه….باشه آروم باش (خنده)
دکتر :شما دوست پسرشون هستید ؟
(لبو تشریف دارن)
_نه ،چیز باهم فامیلیم
دکتر :باشه (خنده)
_چرا میخندین
دکتر:( به ا/ت اشاره میکنه)
_چرا شبیه لبو شدی ا/ت ؟(خنده)
هیچی ،بزیم ،خدافظ آقایدکتر
_خدافظ
اومدیم بیرون
جین شی
_بله
میشه به کسی نگی ؟
_اره ،حتما
ممنون(بغلش کرد )
_بریم تا دیر نشده
بریم
«پایان فلش بک»
«جین ویو»
کوک رفت بیرون منم دنبالش گشتم
_یاااااا کوک چرا جواب تلفنتو نمیدی ؟کل شهرو دنبالت گشتم
کوک:ببخشید ،حالم زیاد خوب نیست ،دوباره قراره بعد از
۱۰سال ببینمش
_میدونم ۱۰سال پیش دعوای شدیدی باهم داشتید ولی این دلیل نمیشه که باهم تا آخر عمر قهر باشید
کوک:نمیدونم هیونگ
_بیا بریم تا سرما پوست قشنگمو خراب نکرده بریم
راوی :
جین و کوک باهم کلی خندیدن ولی کوک نمیدونست که ا/ت میدونه برقصه و فقط جین و مینسا و جیمین میدونستن
«جین ویو»
با کوک برگشتیم خونه زفتم روی تخت خوابیدم ،
نمیدونم اگر ا/ت بیاد قراره چی بشه ولی میدونم که دلم خیلی براش تنگ شده
«صبح»
با صدای داد تهیونگ بیدار شدم ،دیدم داره اخبار میگه که هواپیمای ۳۱۵ی ایران به کره سقوط کرده نه اون هواپیمای ا/ت بود
(بچه ها اسلاید دوم لباس ا/ته برای خونه ی عمس بچه گونس چون ا/ته اونجا ۱۳سالشه )
(این ماله پیج قبلمه)
پارت۶
از خواب بلند شدم ،بلایای مدرسمونن پوشیدم رفتم پایین بدون سلام صبحانم رو خوردم رفتم مدرسه
«بعد از مدرسه »
مامان من میرم خونه ی عمه
م.ت:باشه ولی زود بیا
باشه
یه لباس خوب پوشیدم (عکس میدم )
رفتم خونه ی عمه
سلام عمه
_هیچ کس خونه نیست
ها؟مگه قرار نبود با مینسا بریم دکتر ؟
_چرا ولی یه کاری براشویش اومد نمیتونه باهات بیاد
خب من الان چی کار کنم ؟
_ با من میای
باشه بریم
_بزیم
با جین رفتیم دکتر
دکتر :پای شما کاملا سالمه کی گفته که نمیتونید برقصید ؟
یه دکتر دیگه
دکتر :اشتباه گفته شما میتونید برقصید کاملا سالمید
ایولللللل من خیلی خوشحالمممممممم
_باشه….باشه آروم باش (خنده)
دکتر :شما دوست پسرشون هستید ؟
(لبو تشریف دارن)
_نه ،چیز باهم فامیلیم
دکتر :باشه (خنده)
_چرا میخندین
دکتر:( به ا/ت اشاره میکنه)
_چرا شبیه لبو شدی ا/ت ؟(خنده)
هیچی ،بزیم ،خدافظ آقایدکتر
_خدافظ
اومدیم بیرون
جین شی
_بله
میشه به کسی نگی ؟
_اره ،حتما
ممنون(بغلش کرد )
_بریم تا دیر نشده
بریم
«پایان فلش بک»
«جین ویو»
کوک رفت بیرون منم دنبالش گشتم
_یاااااا کوک چرا جواب تلفنتو نمیدی ؟کل شهرو دنبالت گشتم
کوک:ببخشید ،حالم زیاد خوب نیست ،دوباره قراره بعد از
۱۰سال ببینمش
_میدونم ۱۰سال پیش دعوای شدیدی باهم داشتید ولی این دلیل نمیشه که باهم تا آخر عمر قهر باشید
کوک:نمیدونم هیونگ
_بیا بریم تا سرما پوست قشنگمو خراب نکرده بریم
راوی :
جین و کوک باهم کلی خندیدن ولی کوک نمیدونست که ا/ت میدونه برقصه و فقط جین و مینسا و جیمین میدونستن
«جین ویو»
با کوک برگشتیم خونه زفتم روی تخت خوابیدم ،
نمیدونم اگر ا/ت بیاد قراره چی بشه ولی میدونم که دلم خیلی براش تنگ شده
«صبح»
با صدای داد تهیونگ بیدار شدم ،دیدم داره اخبار میگه که هواپیمای ۳۱۵ی ایران به کره سقوط کرده نه اون هواپیمای ا/ت بود
(بچه ها اسلاید دوم لباس ا/ته برای خونه ی عمس بچه گونس چون ا/ته اونجا ۱۳سالشه )
(این ماله پیج قبلمه)
۲.۷k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.