ادامه پارت ۳
& یه مرد سیاه پوش بود گفت:# چانگ هو ولشون کن & بعد یهو اون گرگینه تبدیل به انسان شد خدایی من دیگه عجیب تر از این تو زندگیم ندیدم( نویسنده: تازه قراره عجیب تر از اینا هم ببینی ا/ت خانم) ولی صدای اون مرد یکم شبیه تهیونگ بود که اون آدم گرگینه(علامت') گفت:'تهیونگ از دیدن من خوشحال نشدی دوست قدیمی حالا هم برو کنار بزار که کارم بکنم & تعجب کردم تهیونگ همون مرد سیاه پوش بود # چانگ هو داشت می رفت سمت ا/ت و رفتم جلوش وایستادم که ا/ت اذیت نکنه گفتم# هنوزم همون رفتار و بی رحمی داری اصلا عوض نشدی حالا با دارو دسته ات فلنگ ببندین ': مگه اون چهار آدم چه ارزشی دارن که این طوری رفتار می کنی؟ به هرحال تو یه خون آشامی و مثل اونا آدم نیستی ،نظرت چیه؟ که این چهار آدم ضعیف پیش خودمون نگه داریم ازشون به سود خودمون استفاده کنیم از طرفی بهت اجازه می دم که خون شون بخوری تازه خیلی هم خونشون مزه خیلی خوبی هم می ده موافقی؟# تو فک می کنی من مثل تو ام؟! درسته که خون آشام ولی مثل تو بی رحم نیستم من تاحالا تو زندگیم به آدمی صدمه نزدم خونش نخوردم حتی با این وجود بیشتر از خون حیوان می خوردم من به آدم ها صدمه نمی زنم حالا هم با دارو دسته ات گورتون گم کنین و گرنه بد می بینی(اینجا با لحن عصبانی گفت) ': باشه خودت خواستی (نیشخند)# بعد اون دوباره به گرگینه تبدیل شد
شرط پارت بعد
۲۰ تا لایک
۱۰ تا نظر
۵k بازدید
شرط پارت بعد
۲۰ تا لایک
۱۰ تا نظر
۵k بازدید
۱۹.۶k
۰۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.