فیک آقای خشن قسمت ۵۵
ماریسا بچه گرفت بغلش و بهش شیشه شیر داد کوکی وتهیونگ هم رفتن بیرون و با کلی اسباب بازی برگشتن ماریسا گفت خوشبحال عه تهیونگ اومد براش کیوت بازی درآورد و بچه خندید جون کوک رفت سرکار و اومد خونه بچه رو گرفت بغلش محکم بوسیدش و گفت ممنونم ازت چقدر تو خوش قدمییییی
بقیه کنجکاو شدن پرسیدن چی شده جون کوک گفت امروز پروژه ای من درخشید و همه ای این هارو میدون آنوشا هستم
ماریسا و کوکی رفتن تو آشپزخونه و کلی داشتن تدارک میدیدن و تهیونگ و جون کوک هم خونه رو تمیز کردن و قتی کارها تمام شد کیک خوردن و بعدش جشن کوچولو گرفتن برای آنوشا ماریسا گفت واییییی فردا باید ببرمش واکسن بزنه
تهیونگ گفت آخییئیی کوچولو
جون کوک گفت من میبرمت
کوکی گفت من هم به ته ته جون کمک میکنم
بقیه کنجکاو شدن پرسیدن چی شده جون کوک گفت امروز پروژه ای من درخشید و همه ای این هارو میدون آنوشا هستم
ماریسا و کوکی رفتن تو آشپزخونه و کلی داشتن تدارک میدیدن و تهیونگ و جون کوک هم خونه رو تمیز کردن و قتی کارها تمام شد کیک خوردن و بعدش جشن کوچولو گرفتن برای آنوشا ماریسا گفت واییییی فردا باید ببرمش واکسن بزنه
تهیونگ گفت آخییئیی کوچولو
جون کوک گفت من میبرمت
کوکی گفت من هم به ته ته جون کمک میکنم
۱.۷k
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.