اولین چند پارتی 🍷🗿
(علامتا ا. ت + هیونجین _)(ا/ت سخته برام چون دستم ب چوخ میره ا. ت مینویسم)
p1
+ ویو ا. ت
بازم یه روز کسل کننده ی دیگه بلند شدم و کارامو انجام دادم و رفتم مدرسه
پایان ویو
معلم داش درس میاد که مدیر در زدو و اومد تو و گف یه دانش اموز انتقالی داریم اگر اجازه بدید بیاد سر کلاس
*حتما
سلام میشه خودتو معرفی کنی
_سلام من هوانگ هیونجینم
*خیلی هم عالی (تیکه کلامای ایرانیا🗿) برو پیش ا. ت بشین
+خودمو جم و جور کردم اومد نشست
+سلام از دیدنت خوشحالم اسم من ا. ته
_سلام منم همینطور منم هیونجینم خودمو معرفی کردم
(با لبخند زیادددد)
زنگ خوردش
*میتونید برید
✓علامت بچه ها
✓ممنون، خسته نباشید (چقد با ادب افرین افرین)
(کای بچه قولدر مدرسه برادرا و خواهرا کای اکسو نیستش با کمبود اسم مواجهیم)
کای: هه بچه جون نمیتونی خودتو به ا. ت نزدیک کنی وگرنه کشتیمت
_شماها منو بکش...
+به به اقای کای کسی از شما خواستش برا کسه دیگه ای تعیین تکلیف کنید؟ گفتیم جسد بپر وسط
_(پوزخند)(زیرلب تو دختر خودمی)
کای: بده دارم مواظبت میک..
+هووفف کسی از شما نخواست مواظبت کنی از کسی تازه من با گوسفندم قرار بزارم باتو نمیزارم (لبخند)
کای رفتش
_خوب بیب کردی توش
راستی میای بریم پشت بوم
+خب راستش از بلندی میترسم ولی باتو میام
(هیونجین از امریکا اومده وقتی ۴ سالش بوده با مامانش و باباش میره امریکا و الانم برای شغل باباش اومده کره)
۴ماه بعد
موقع کارنامه شده
(هیونجین فهمید پسر همکار و دوست بابای ا. ت هستش)
بابای هیونجین و ا. ت اومدن کارنامه بگیرن
ا.ت ۲۰
هیونجین ۲۰
بابای هیونجینو ب ه
بابای ا. ت ب ا
نشون میدم
ب ه: افرین بچه ها
ب ا: هیونجین و ا. ت بعد مدرسه برید لباس مجلسی بگیرید مراسم داریم
_+: چشم
بعد مدرسه
+این لباس خوبه؟
_نه خیلی...
(دستم ب چوخ رف دیگه)
p1
+ ویو ا. ت
بازم یه روز کسل کننده ی دیگه بلند شدم و کارامو انجام دادم و رفتم مدرسه
پایان ویو
معلم داش درس میاد که مدیر در زدو و اومد تو و گف یه دانش اموز انتقالی داریم اگر اجازه بدید بیاد سر کلاس
*حتما
سلام میشه خودتو معرفی کنی
_سلام من هوانگ هیونجینم
*خیلی هم عالی (تیکه کلامای ایرانیا🗿) برو پیش ا. ت بشین
+خودمو جم و جور کردم اومد نشست
+سلام از دیدنت خوشحالم اسم من ا. ته
_سلام منم همینطور منم هیونجینم خودمو معرفی کردم
(با لبخند زیادددد)
زنگ خوردش
*میتونید برید
✓علامت بچه ها
✓ممنون، خسته نباشید (چقد با ادب افرین افرین)
(کای بچه قولدر مدرسه برادرا و خواهرا کای اکسو نیستش با کمبود اسم مواجهیم)
کای: هه بچه جون نمیتونی خودتو به ا. ت نزدیک کنی وگرنه کشتیمت
_شماها منو بکش...
+به به اقای کای کسی از شما خواستش برا کسه دیگه ای تعیین تکلیف کنید؟ گفتیم جسد بپر وسط
_(پوزخند)(زیرلب تو دختر خودمی)
کای: بده دارم مواظبت میک..
+هووفف کسی از شما نخواست مواظبت کنی از کسی تازه من با گوسفندم قرار بزارم باتو نمیزارم (لبخند)
کای رفتش
_خوب بیب کردی توش
راستی میای بریم پشت بوم
+خب راستش از بلندی میترسم ولی باتو میام
(هیونجین از امریکا اومده وقتی ۴ سالش بوده با مامانش و باباش میره امریکا و الانم برای شغل باباش اومده کره)
۴ماه بعد
موقع کارنامه شده
(هیونجین فهمید پسر همکار و دوست بابای ا. ت هستش)
بابای هیونجین و ا. ت اومدن کارنامه بگیرن
ا.ت ۲۰
هیونجین ۲۰
بابای هیونجینو ب ه
بابای ا. ت ب ا
نشون میدم
ب ه: افرین بچه ها
ب ا: هیونجین و ا. ت بعد مدرسه برید لباس مجلسی بگیرید مراسم داریم
_+: چشم
بعد مدرسه
+این لباس خوبه؟
_نه خیلی...
(دستم ب چوخ رف دیگه)
۶.۰k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.