من کیوت نیستمp3 فصل دوم

ساعت ۶:۰۰ غروبه
ا.ت:وایییی حوصلم ب چخ رف
میرم میخوابم اصا
ا.ت رفت خوابید،ساعت ۳ صبح با صدای کلید انداختن بورا بیدار شد
بورا:تو که بیداری؟
نکنه داشتی باهاش چت میکردی
ا.ت:چقد زر میزنی ، همین الان بیدار شدم
ساعت ۶ خوابیدم
بورا:😐😐
من میرم بخوابم
شب بخیر
ا.ت : من حوصلم سر رفته
بورا رفت خوابید
ا.ت : اصن میرم بیرون،با لباس خونگیاش رفت بیرون،همینجوری تو خیابونا راه می‌رفت(ساعت ۳ نصف شب😐💔)
-عوففف چه دختری(با سه تا از دوستاش بود)
ا.ت محل نداد اول
-میشه وقتتو بگیرم؟
ا.ت:نه من می‌خوام وقتتو بگیرم
اول مشت زد تو صورت پسره
-آییی دختره هرزه
ا.ت:هان؟هرزه عمته لاشی
دستشو پیچوند و بعد دوستاش فرار کردن
خود پسره تنها موند
-گوه خوردم
ا.ت:نباید میخوردی
زد دستشو شیکوند
بعدش رفت
-(فحش هاش قابل نوشتن و گفتن نی😂)
ا.ت ویو
خوشم اومد فردا باید بره بیمارستان 😂🤣
حالا چیکار کنم؟؟؟؟
میرم خونه فیلم ببینم
داشتم میرفتم خونه که
ا.ت:تو کی هستی؟
+من لیاعم
همون مافیایی که خواهرت برات گفته
خواهر که نه بهتره بگم قاتل پدر و مادرت
خانوم بادیگارد
#تهیونگ #وی #بی_تی_اس #V #bts
#فیک #سناریو
حوصلم ب چخ رفته