آبان که میشود

آبان که می‌شود،
پاییز کمی خودش را این پهلو
آن پهلو میکند.
برگ‌های بیشتری زمین را رنگ می‌کنند. پچ پچ‌های باد شدت می‌گیرد!
سردی حرف‌هایش ما را کم کم سمت چمدان‌های چهارخانه گوشه کمد میکشاند تا اولین لباس بافتنی را بیرون بکشیم. ابرها به هم نزدیک‌تر می‌شوند.
انارها سرخ‌تر می‌شوند.
شب‌ها زودتر از راه می‌رسند.
این‌ها را میدانم
چرخه طبیعت است...
تو کجایی؟!
دیدگاه ها (۳)

تا #قبل از در_آغوش_گرفتنش گمان می‌کردم، #زندگیفقط #زنده بودن...

نخستین بار که در آغوشت درآمدم زمین هنوز مرکز عالم بودو خورشی...

اگر همه آدمها یک نفر را داشتند که شب ها در آغوشش به خواب می ...

شب هایم بدون بازوانتچقدر سرد می شوددر خوابم امشب گذر کنشاید ...

گاهی وقت‌ها باید...رفت...رفت...رفت...یک خیابان دراز را گرفتت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط