گربه ی حسود
part ⁴
÷استرالیا؟
≠اوهوم "بغض"
÷خب میریم اونجا
≠من نمیدونم کجا زندگی میکنه
– بهش زنگ بزن
≠شمارشو ندارم و اگر زنگ بزنم جوابمو نمیده
÷تولدش کیه؟
≠امروز چندمه
–نهم
≠سه روز دیگه
÷من زنگش میزنم میگم برای تولدش قراره که یه سوپراز براش ببریم و بریم استرالیا من خیلی دلم میخواد برم اونجا
۳ روز بعد
زنگ خونه رو زدن و اون زن در رو باز کرد
املی: شما با من تماس گرفته بودین
÷بله خانم اول که من تولدتونو تبریک میگم و سوپرایز ما برای شما ایشونه
و از جلویه جیک کنار رفت
اون زن با دیدن پسرش دستشو رویه دهنش گذاشت و رفت بغلش کرد
املی.: خیلی بزرگ شدییییی
÷عجب مامانت دافه جیهون
≠به مامان من چشم داری
املی: تو چقدر قیافت اشناست وایسا کجا در میری
–سلام بانو چخبر
املی: تو مشتری ثابت من بودی هیسونگگگ
≠تو مامان منو میشناسی
–اره
املی: الان چند سالته؟
≠۱۸
املی: ۱۳ سال گذشت
÷از پنج سالگی ندیدینش
پسرک اضطرابش شروع شد به دست مادرش نگا کرد که یهو یه نفر چشماشو گرفت
≠گلوریا
گلوریا: افرینن
≠ولم کن
گلوریا: رفتی اون ور ما رو دیگه نمیشناسی
≠نه واسـ....
گلوریا: اشکال نداره من میرم خونمون بای بای خاله املی
÷اسمت گلوریاست؟
گلوریا: اره
÷۱۸ سالتم هست؟
گلوریا: هیونایی؟
÷خودمم دختر
پسرک رفت سمت هیسونگ و لباسشو کشید و در گوشش گفت
≠بیا بریم"اروم"
–چرا؟
≠بیا بریم"اروم"
– خب بگو چرا؟
≠خودم میرم اگر نمیای "اروم"
– وایسا ببینمت چی شده
≠دلم درد میکنه
–هیونا بعدش بیا همونجایی که میدونی خیلی ببخشید ولی ما میریم
پسرک رو بلند کرد و برد
۳ ساعت بعد
÷چرا برگشتین اینجا؟ چرا دای وسیله هاتو جمع میکنی
– ساکت شو میخوای بمونی بمون من دارم برمیگردم
÷جیک کجاست
–واسه اون دارم برمیگردم تو اتاقه
÷چیشده؟
–میخواد برگرده
≠ا....... اگه مـ..... میخوای بمونی بـ.... بمون خودم بـ..... برمیگردم
– بسپارمت اونجا چیکار خودت گفتز که تازه سه ماهه که رفتین کره و دور از چشم مادرت استرالیا زندگی میکردین کیو داری بری پیشش پدرو مادر ما که همش تو راه سفرن پدرو مادر خودت که بد تر کجا میخوای بری تویه کشور غریب
≠میرم خونه ی...... ـ
–اگر یک بار دیگه درمورد پسر مادرت حرف بزنی ویزنم تو دهنت
÷جهوون
–اون پسر مادر خوندشه پسر مادر نودش که تو کرست
÷خب بره پیشش
– احمق سو یونگ تازه بخاطر تجاوز حکم حبس گرفته بوده میفهمی
≠خـ...خب مگه دبیرستان تعطیله؟
÷کجای دنیایی؟
≠هیـ..... سونگ
– ساکت شو
≠هیسونگ
– ساکت شو جیک تا نزدم.... "مهو کیوتی جیک شد"
≠اروم باش
÷هیسونگ؟
هیونا چندبار دستشو جلوی هیسونگ تکون داد اما هیسونگ هنوزم مهو بود
≠حالت خوبه؟
÷جیک جیک هیسونگ عاشقت شده؟
– ساکت شو هیونا
≠اگر میخوای برنگردیم
– مشکلی نداری؟
≠نه
– مطمئن؟
≠
÷استرالیا؟
≠اوهوم "بغض"
÷خب میریم اونجا
≠من نمیدونم کجا زندگی میکنه
– بهش زنگ بزن
≠شمارشو ندارم و اگر زنگ بزنم جوابمو نمیده
÷تولدش کیه؟
≠امروز چندمه
–نهم
≠سه روز دیگه
÷من زنگش میزنم میگم برای تولدش قراره که یه سوپراز براش ببریم و بریم استرالیا من خیلی دلم میخواد برم اونجا
۳ روز بعد
زنگ خونه رو زدن و اون زن در رو باز کرد
املی: شما با من تماس گرفته بودین
÷بله خانم اول که من تولدتونو تبریک میگم و سوپرایز ما برای شما ایشونه
و از جلویه جیک کنار رفت
اون زن با دیدن پسرش دستشو رویه دهنش گذاشت و رفت بغلش کرد
املی.: خیلی بزرگ شدییییی
÷عجب مامانت دافه جیهون
≠به مامان من چشم داری
املی: تو چقدر قیافت اشناست وایسا کجا در میری
–سلام بانو چخبر
املی: تو مشتری ثابت من بودی هیسونگگگ
≠تو مامان منو میشناسی
–اره
املی: الان چند سالته؟
≠۱۸
املی: ۱۳ سال گذشت
÷از پنج سالگی ندیدینش
پسرک اضطرابش شروع شد به دست مادرش نگا کرد که یهو یه نفر چشماشو گرفت
≠گلوریا
گلوریا: افرینن
≠ولم کن
گلوریا: رفتی اون ور ما رو دیگه نمیشناسی
≠نه واسـ....
گلوریا: اشکال نداره من میرم خونمون بای بای خاله املی
÷اسمت گلوریاست؟
گلوریا: اره
÷۱۸ سالتم هست؟
گلوریا: هیونایی؟
÷خودمم دختر
پسرک رفت سمت هیسونگ و لباسشو کشید و در گوشش گفت
≠بیا بریم"اروم"
–چرا؟
≠بیا بریم"اروم"
– خب بگو چرا؟
≠خودم میرم اگر نمیای "اروم"
– وایسا ببینمت چی شده
≠دلم درد میکنه
–هیونا بعدش بیا همونجایی که میدونی خیلی ببخشید ولی ما میریم
پسرک رو بلند کرد و برد
۳ ساعت بعد
÷چرا برگشتین اینجا؟ چرا دای وسیله هاتو جمع میکنی
– ساکت شو میخوای بمونی بمون من دارم برمیگردم
÷جیک کجاست
–واسه اون دارم برمیگردم تو اتاقه
÷چیشده؟
–میخواد برگرده
≠ا....... اگه مـ..... میخوای بمونی بـ.... بمون خودم بـ..... برمیگردم
– بسپارمت اونجا چیکار خودت گفتز که تازه سه ماهه که رفتین کره و دور از چشم مادرت استرالیا زندگی میکردین کیو داری بری پیشش پدرو مادر ما که همش تو راه سفرن پدرو مادر خودت که بد تر کجا میخوای بری تویه کشور غریب
≠میرم خونه ی...... ـ
–اگر یک بار دیگه درمورد پسر مادرت حرف بزنی ویزنم تو دهنت
÷جهوون
–اون پسر مادر خوندشه پسر مادر نودش که تو کرست
÷خب بره پیشش
– احمق سو یونگ تازه بخاطر تجاوز حکم حبس گرفته بوده میفهمی
≠خـ...خب مگه دبیرستان تعطیله؟
÷کجای دنیایی؟
≠هیـ..... سونگ
– ساکت شو
≠هیسونگ
– ساکت شو جیک تا نزدم.... "مهو کیوتی جیک شد"
≠اروم باش
÷هیسونگ؟
هیونا چندبار دستشو جلوی هیسونگ تکون داد اما هیسونگ هنوزم مهو بود
≠حالت خوبه؟
÷جیک جیک هیسونگ عاشقت شده؟
– ساکت شو هیونا
≠اگر میخوای برنگردیم
– مشکلی نداری؟
≠نه
– مطمئن؟
≠
۶۲۵
۱۱ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.