after dark p.t15
پیج فیک رو اگه گشادیم یاری کنه میزنم
ا.ت:
چشماشو یکم فشرد و بلند شد که با جونگکوکی که بهش زول زده خیره شد
+دلیل اون همه سرد بودنت خستگی بود
-هومم..عرررر ساعتتت چندههه؟؟
+نگران نباش کلا ۲ ساعت خابیدی
-اها..بیا اینجا بشین
جونگکوک رفت جایی که ا.ت اشاره کرد و نشست
-ببین ما این هفته باید به یه مهمونی بریم
+خب
-اما نه مهمونی معمولی...اونجا کلا خون اشاما و بقیه نژاد ها هستن..یچی بدتر از مهمونی قبلی که من با سانا قمار بازی کردم هست
+اوم
-اونجا جاهای انسان ها نیس..باید حواست رو جمع کنی..نباید بفهمن تو یه انسانی..منم اونجا یسری کارها دارم که باید انجام بدم..تو این مدت یادت باشه که باید بهت قمار یاد بدم(حیحی بازم میخوام حرصتون بدم)
+اوکیه
-بعد از اون مهمونی ما باید بریم سر خونه زندگی خودمون..یعنی من برای تعطیلات اومدم خونه مادر پدرم..حالا تورو نمیدونم مادر پدرت میخوان چیکار کنن
(محض اطلاعتون الان بوسان هستن و قراره برن سئول)
+برمیگردم سئول خونه خودم..اما مطمئن باش کلا خونع توعم
-خجالت نکش عزیزم
+خونع خودمه چرا خجالت بکشم؟😂
__________________________________________
finish
پیج قبلی
@cat1386
ا.ت:
چشماشو یکم فشرد و بلند شد که با جونگکوکی که بهش زول زده خیره شد
+دلیل اون همه سرد بودنت خستگی بود
-هومم..عرررر ساعتتت چندههه؟؟
+نگران نباش کلا ۲ ساعت خابیدی
-اها..بیا اینجا بشین
جونگکوک رفت جایی که ا.ت اشاره کرد و نشست
-ببین ما این هفته باید به یه مهمونی بریم
+خب
-اما نه مهمونی معمولی...اونجا کلا خون اشاما و بقیه نژاد ها هستن..یچی بدتر از مهمونی قبلی که من با سانا قمار بازی کردم هست
+اوم
-اونجا جاهای انسان ها نیس..باید حواست رو جمع کنی..نباید بفهمن تو یه انسانی..منم اونجا یسری کارها دارم که باید انجام بدم..تو این مدت یادت باشه که باید بهت قمار یاد بدم(حیحی بازم میخوام حرصتون بدم)
+اوکیه
-بعد از اون مهمونی ما باید بریم سر خونه زندگی خودمون..یعنی من برای تعطیلات اومدم خونه مادر پدرم..حالا تورو نمیدونم مادر پدرت میخوان چیکار کنن
(محض اطلاعتون الان بوسان هستن و قراره برن سئول)
+برمیگردم سئول خونه خودم..اما مطمئن باش کلا خونع توعم
-خجالت نکش عزیزم
+خونع خودمه چرا خجالت بکشم؟😂
__________________________________________
finish
پیج قبلی
@cat1386
۲.۹k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.