مافیا سرد 13
پسره : با یکیشون بود اومده بودی
یو : کدوم
پسره:همون دختره
یه پسره دیگه:راست میگه خیلی خوب بود میشه اونو برامون ردیف کنی
ویو یو
وقتی اینو گفت عصبی شدم و زدمشون
اونام چون مست بودن چاقو زدن
یو : خب من باید برم
ته:نه تو باید استراحت کنی
یو:نه من خیلی مزاحم شدم میرم
ات : تو الان چاقو خوردی نمیتونی راه بری
یو : چشم
میخواستیم بریم بخوابیم
که یونجون گفت
یو : ات میشه بغلم کنی تا اتاق برم
دیدم ته تو اتاق کاره واسه همین قبول کردم
دستش رو گذاشت رو شونم منم دستمو گذاشتم رو شونش
ویو ته
اومدم بیرون که دیدم ات یونجونو بغل کرده
ته : ات ولش کن من میبرمش
ذهن یو
اه همیشه جاهای حساس میرسه
بعد از اینکه یونجون رو بردم اتاق رفتم اتاق خودم و به ات زل زدم
ات : خب تو تو اتاق کار بودی واسه همین قبول کردم
ته : اشکال نداره
وقتی تنبیه شدی میفهمی
ات : چه تنبیهی
ته روی ات خیمه زد و بوسیدش و بعدش
سرش رو برد تو گردنش و خوابش برد
ویو یو :
خواستم برم آب بخورم از لای در دیدم
ته داره ات رو میبوسه(بغض)
چرا من بخاطر کسی که دوسم نداره چاقو خوردم (حالا یه چاقو خوردی دیگه)
لطفا حمایت 🐣🦀
یو : کدوم
پسره:همون دختره
یه پسره دیگه:راست میگه خیلی خوب بود میشه اونو برامون ردیف کنی
ویو یو
وقتی اینو گفت عصبی شدم و زدمشون
اونام چون مست بودن چاقو زدن
یو : خب من باید برم
ته:نه تو باید استراحت کنی
یو:نه من خیلی مزاحم شدم میرم
ات : تو الان چاقو خوردی نمیتونی راه بری
یو : چشم
میخواستیم بریم بخوابیم
که یونجون گفت
یو : ات میشه بغلم کنی تا اتاق برم
دیدم ته تو اتاق کاره واسه همین قبول کردم
دستش رو گذاشت رو شونم منم دستمو گذاشتم رو شونش
ویو ته
اومدم بیرون که دیدم ات یونجونو بغل کرده
ته : ات ولش کن من میبرمش
ذهن یو
اه همیشه جاهای حساس میرسه
بعد از اینکه یونجون رو بردم اتاق رفتم اتاق خودم و به ات زل زدم
ات : خب تو تو اتاق کار بودی واسه همین قبول کردم
ته : اشکال نداره
وقتی تنبیه شدی میفهمی
ات : چه تنبیهی
ته روی ات خیمه زد و بوسیدش و بعدش
سرش رو برد تو گردنش و خوابش برد
ویو یو :
خواستم برم آب بخورم از لای در دیدم
ته داره ات رو میبوسه(بغض)
چرا من بخاطر کسی که دوسم نداره چاقو خوردم (حالا یه چاقو خوردی دیگه)
لطفا حمایت 🐣🦀
۵.۲k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.