پارت:۱۸

پارت:۱۸


#ازدواج_اجباری🦋>


+جی...ج......جیمیناااااا بسه لبم کنده شداااااا
_باشه😅
_عاا ا/ت یادته؟
+چیو؟
_کار نیمه تموم امروزم گه قولش رو دادی امشب عملی کنیم؟
+ اعع....چیزه...خب....چی.........(اقا جیمین بوسیدتش🥲)
+ اهه چرا وسط حرف زدن من منو میبوسی
_دلم میخواد بازم میکنم اصا هروقت خودم بخوام میکنم
+ نمیتونی اصا تو جرعت نداری
_مطمعنی؟
+ار.........(اقا جیمین بازم بوسیدتش)
_هه چی شد میگفتی نمیتونم که😏
+ (سکوت کرده درحد فریاد)
_هوی ا/ت خو.......(ایندفه خانم ا/ت بوسیدتش)*چرا بوس تو بوس شد ماهم ادمیم😔*
+هه منم میتونم😒
_وای راس میگی من اصلا نمیدونستم که توهم میتونی وایی چه جالب
+مسخره....حالا که مسخرم کردی نمیزارم کار امروز رو تموم کنی
_یااااا....ا/ت انقدر ظالم نباششش
+همینه که هست
_ا/ت جونمممم(خودشو کیوت کرد)
+آیش میدونی نمیتونم در مقابل اون صورت کیوتت مقاومت کنم اینطوری میکنی؟
_اره😁
+ ببین جیمین فقط در حد کیس مارکا
_خیلی بدی(مظلوم کرد)
+ایندفه تاثیر نداره
_باشه ولی اینو آویزه گوشت کن تو مال منی و شبایه دیگ هم جبران میکنم
+یا جیمین انقدر منحرف نباش
_خب بگذریم کج.....

ویو ا/ت داشت میگفت خب بگذریم کجا بودیم دیگ نتونستم تحمل کنم و بوسیدمش دستشو گذاشت پشت کمرم و اونیکی رو گذاشت پشت زیر باسنم (*خدایا منو ببخش*)منم دستامو دور گردنش حلقه کردم پاهامم دور کمرش و منو چسبوند به دیوار......