فیک (بانی کوچولوی من) پارت2
(ممنون از حمایت هاتون هر تو تا فیک رو ادامه میدم💖)
درو باز کردیم که دیدیم دوتا ماشین مشکی شیک وایساده
یونا:ات تو برو داخل ماشین جونگ کوک(اشاره)
باشه ای گفتم و رفتم درو باز کردم یه پسر خوشتیپ پشت فرمون بود
+سلام تو باید ات باشی درسته؟
_سلام اره خوشبختم
جونگ کوک ویو
اون دختر خیلی خوشگل مود محوش شده بودم... تو راه هیچ حرفی بینمون رد نشد
رسیدیم بار
ات ویو
بعد نیم ساعت رسیدیم بار من خیلی مست شده بودم ولی کوک و بقیه مست نبودن
یونا:پاشین بریم دیگه ات داره زیاده روی میکنه
داشتم بلند میشدم که سرم گیج رفت و افتادم تو بغل کوک
_ک..کوک(با حالت مستی)
یونا:کوکی میشه لطفا ات رو برسونی خونه لطفاااا
+ام خب نمیدونم... باشه
یونا:وای مرسییی
کوک ویو
اتو براید استایل بغل کردمو گزاتمش تو ماشین ادرس خونشونو بلد نبودم
+ات ادرس خونتونو بلدی؟
_(خنده با حالت مستی) امم نمیدونم
+خیلی خوب
فعلا بردمش خونه خودم خوشبختانه کسی خونه نبود
گذاشتمش رو تخت خودم و خودم رو کاناپه خابیدم
ویو ات فردا صبح
بیدار شدم دیدم روی یه تختم ولی اتاق خودم نبود
یه جیغ کشیدم که تمام اتفاق های دیشب اومد جلو چشمم
+وای یا خدا کی حمله کرده..دختر چرا جیغ میزنی
_وای ببخشید بیدارت کردم ولی تو منو آوردی اینجا؟
+آره خواهرت ازم خواست برسونمت خونتون ولی اونجارو بلد نبودم برای همین آوردمت خونه خودم
_وای ببخشید زحمتت دادم دیگه باید برم(از روی تخت پاشد)
+نه بابا چه زحمتی میخای برسونمت؟
_نه خودم میرم
+باشه هر جور راحتی بای
_بای
تو راه خونه بودم که احساس کردم یکی داره تعقیبم میکنه تند رفتم اونم تند رفت یهو یه دستمال اومد جلوی دهنم و دیگه هیچی نفهمیدم..
درو باز کردیم که دیدیم دوتا ماشین مشکی شیک وایساده
یونا:ات تو برو داخل ماشین جونگ کوک(اشاره)
باشه ای گفتم و رفتم درو باز کردم یه پسر خوشتیپ پشت فرمون بود
+سلام تو باید ات باشی درسته؟
_سلام اره خوشبختم
جونگ کوک ویو
اون دختر خیلی خوشگل مود محوش شده بودم... تو راه هیچ حرفی بینمون رد نشد
رسیدیم بار
ات ویو
بعد نیم ساعت رسیدیم بار من خیلی مست شده بودم ولی کوک و بقیه مست نبودن
یونا:پاشین بریم دیگه ات داره زیاده روی میکنه
داشتم بلند میشدم که سرم گیج رفت و افتادم تو بغل کوک
_ک..کوک(با حالت مستی)
یونا:کوکی میشه لطفا ات رو برسونی خونه لطفاااا
+ام خب نمیدونم... باشه
یونا:وای مرسییی
کوک ویو
اتو براید استایل بغل کردمو گزاتمش تو ماشین ادرس خونشونو بلد نبودم
+ات ادرس خونتونو بلدی؟
_(خنده با حالت مستی) امم نمیدونم
+خیلی خوب
فعلا بردمش خونه خودم خوشبختانه کسی خونه نبود
گذاشتمش رو تخت خودم و خودم رو کاناپه خابیدم
ویو ات فردا صبح
بیدار شدم دیدم روی یه تختم ولی اتاق خودم نبود
یه جیغ کشیدم که تمام اتفاق های دیشب اومد جلو چشمم
+وای یا خدا کی حمله کرده..دختر چرا جیغ میزنی
_وای ببخشید بیدارت کردم ولی تو منو آوردی اینجا؟
+آره خواهرت ازم خواست برسونمت خونتون ولی اونجارو بلد نبودم برای همین آوردمت خونه خودم
_وای ببخشید زحمتت دادم دیگه باید برم(از روی تخت پاشد)
+نه بابا چه زحمتی میخای برسونمت؟
_نه خودم میرم
+باشه هر جور راحتی بای
_بای
تو راه خونه بودم که احساس کردم یکی داره تعقیبم میکنه تند رفتم اونم تند رفت یهو یه دستمال اومد جلوی دهنم و دیگه هیچی نفهمیدم..
۵.۸k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.