ا/ت و شوگا
ا/ت و شوگا
(علامتا ا/ت + شوگا -)
ا/ت:
امروز تولد شوگا بود و مخاستم شب ک میاد سوپرایزش کنم
خونه رو تزیین کرده بودم و منتظر کیک بودم ک زنگ خونه رو زدن رفتم سمت آیفون
مرده:سلام کیکتون رو اوردم...
+سلام بیارینش
اورد منم پولشو حساب کردم و درو بستم
کیکو گذاشتم رو میز و زنگ زدم شوگا
بعد از سه تا بوق برداش
-سلام عشقم...🙂
+اههه شوگااا حالم خوب نیستتتت دارم خون بالا میارم!
-چیییی صب کن الان میام
+ب..بدو
بعدم قطع کردم🤣🤣🤣🤣🤣
وای داشتم جر میخوردم🤣🤣🤣🤣🤣(مرگ😐🔪)
ساعت ۸ بود...دم پنجره بودم ک شوگا رو دیدم
بدو بدو رفتم برقا رو خاموش کردم و کیکو گرفنم دستم...لباس تقریبن بازی پوشیده بودم و یکمم ارایش کرده بودم
شوگا درو باز کرد و بعدش برقو روشن کرد
تا برقو زد بلند داد زدم تولدت مبارکککککککک😃و کیک کوچیکی ک خودم درست کرده بودمو زدم تو صورتش
بدبخت کپ کرده بودم🤣
+تولدت مبارکککک پیشی کیکی منننن🤣وای نگاش کنن🤣🤣🤣
-ا/تتتتتتتتت میکشمتتتتت میدونیییی چقددد ترسیدممممم😐🔪
+مخاستم سوپرایزت کنم چاگیا🥺
-ولی باید تنبیه بشی🙂
منظورشو گرفتم
+حالا بیا جای کیکت شعمارو فوت کن و از همه مهم تر صورتتو بشور😂
-واستا دارم برات
با خنده رفت سمت دسشویی و صورتشو شست
نشستم رو مبل و منتظرش موندم
-خب خب ببینم چیکارا کردی🙂
+عااا تو ک میخاستی تنبیهم کنی...
-اونم سرجاشه
شروع کردم ب شعر خوندن تا شعمارو فوت کنه
+واستا ارزو...
-عااا بلند بگم؟
+نمدونم🙂
یواش ی چیزی زمزمه کرد و شعماشو فوت کرد
+خب اینم کادوی من😁
-وای انگشتر مرسی مهربونم🥺💜ولی کادوی اصلیت قطعا چیز دیگس😉
+عااا همین بود دیگه
اومد جلوم و رو مبل روم خیمه زد
دستشو گذاشت رو لبم منظورم اینه
لباشو خیس کردو گذاشت رو لبام
یکم جا خوردم اما بعدش همراهیش کردم
(خاننده گرامی اگه جنبه نداری تا همین جا برات بسه🙂💜بقیش 🔞🔞🔞🔞)
صدا دار میبوسید و منم همراهیش میکردم
-نظرت چیه بریم رو تخت بیبی؟
منی برد و گذاشت رو تخت و دوباره ب بوسیدنش ادامه داد
دکمه های لباسشو یکی باز کرد و انداخت اون ور(خدایا🙂💔)لباسای منم در اورد(حس میکنم مهارتمو از دست دادم😐)
رفت سمت گردنم و ک...یس مارک میزاشت و منم ن..اله میکردم
تا نافم بوسه میزاشت
یهو درد بدیو توی پایین تنم احساس کردم(🙂🙂)دو تا از انگشتاشو یه جا ف..رو کرد توم...محکم و سریع حر..کت میکرد
+اههههه شوگااا اههه ارومتر
-چن.وقته انجام ندادیم..تن.گ شدی بیبی(🙂)شوگا کوچولو رو چیجوری میخای تحمل کنی؟هومم
یهو بعد از حرفش ا..ر..ضا شدم(هعی هوا خوبه ن🙂🤣)انگشتاشو کشید بیرون و د..یکشو جاش گزاشت...
پارت بعدی لایک کنین🙂💙
(علامتا ا/ت + شوگا -)
ا/ت:
امروز تولد شوگا بود و مخاستم شب ک میاد سوپرایزش کنم
خونه رو تزیین کرده بودم و منتظر کیک بودم ک زنگ خونه رو زدن رفتم سمت آیفون
مرده:سلام کیکتون رو اوردم...
+سلام بیارینش
اورد منم پولشو حساب کردم و درو بستم
کیکو گذاشتم رو میز و زنگ زدم شوگا
بعد از سه تا بوق برداش
-سلام عشقم...🙂
+اههه شوگااا حالم خوب نیستتتت دارم خون بالا میارم!
-چیییی صب کن الان میام
+ب..بدو
بعدم قطع کردم🤣🤣🤣🤣🤣
وای داشتم جر میخوردم🤣🤣🤣🤣🤣(مرگ😐🔪)
ساعت ۸ بود...دم پنجره بودم ک شوگا رو دیدم
بدو بدو رفتم برقا رو خاموش کردم و کیکو گرفنم دستم...لباس تقریبن بازی پوشیده بودم و یکمم ارایش کرده بودم
شوگا درو باز کرد و بعدش برقو روشن کرد
تا برقو زد بلند داد زدم تولدت مبارکککککککک😃و کیک کوچیکی ک خودم درست کرده بودمو زدم تو صورتش
بدبخت کپ کرده بودم🤣
+تولدت مبارکککک پیشی کیکی منننن🤣وای نگاش کنن🤣🤣🤣
-ا/تتتتتتتتت میکشمتتتتت میدونیییی چقددد ترسیدممممم😐🔪
+مخاستم سوپرایزت کنم چاگیا🥺
-ولی باید تنبیه بشی🙂
منظورشو گرفتم
+حالا بیا جای کیکت شعمارو فوت کن و از همه مهم تر صورتتو بشور😂
-واستا دارم برات
با خنده رفت سمت دسشویی و صورتشو شست
نشستم رو مبل و منتظرش موندم
-خب خب ببینم چیکارا کردی🙂
+عااا تو ک میخاستی تنبیهم کنی...
-اونم سرجاشه
شروع کردم ب شعر خوندن تا شعمارو فوت کنه
+واستا ارزو...
-عااا بلند بگم؟
+نمدونم🙂
یواش ی چیزی زمزمه کرد و شعماشو فوت کرد
+خب اینم کادوی من😁
-وای انگشتر مرسی مهربونم🥺💜ولی کادوی اصلیت قطعا چیز دیگس😉
+عااا همین بود دیگه
اومد جلوم و رو مبل روم خیمه زد
دستشو گذاشت رو لبم منظورم اینه
لباشو خیس کردو گذاشت رو لبام
یکم جا خوردم اما بعدش همراهیش کردم
(خاننده گرامی اگه جنبه نداری تا همین جا برات بسه🙂💜بقیش 🔞🔞🔞🔞)
صدا دار میبوسید و منم همراهیش میکردم
-نظرت چیه بریم رو تخت بیبی؟
منی برد و گذاشت رو تخت و دوباره ب بوسیدنش ادامه داد
دکمه های لباسشو یکی باز کرد و انداخت اون ور(خدایا🙂💔)لباسای منم در اورد(حس میکنم مهارتمو از دست دادم😐)
رفت سمت گردنم و ک...یس مارک میزاشت و منم ن..اله میکردم
تا نافم بوسه میزاشت
یهو درد بدیو توی پایین تنم احساس کردم(🙂🙂)دو تا از انگشتاشو یه جا ف..رو کرد توم...محکم و سریع حر..کت میکرد
+اههههه شوگااا اههه ارومتر
-چن.وقته انجام ندادیم..تن.گ شدی بیبی(🙂)شوگا کوچولو رو چیجوری میخای تحمل کنی؟هومم
یهو بعد از حرفش ا..ر..ضا شدم(هعی هوا خوبه ن🙂🤣)انگشتاشو کشید بیرون و د..یکشو جاش گزاشت...
پارت بعدی لایک کنین🙂💙
۷.۱k
۱۸ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.