کوکمین پارت 3
جیهون : کشیدمش اینور و انداختمش رو پشت بوم و تا اونجا که میتونستم زدمش یه جورایی داشت از خال میرفت ولی بلند شد و دوباره نشست و من رفتم و از اون روز به بعد دیگه ندیدمش .
( پایان فلش بک )
کوک : ینی میگی مرده؟
جیهون : احتمالا .
کوک : یقشو ول کردم و مشتمو کوبیدم به دیوار که دستم زخم شد و خونی شد .
جیهون : این شماره تهیونگ دوستشه ازش بپرس اون بهتر میدونه .
کوک : شماره رو گرفتم ، رفتم ، زنگ زدم بهش .
+ بله؟
-سلام
+ شما؟
- من ...من یکی از دوستای جیمینم میخواستم بدونم ازش خبر داری ؟
+ جیمین؟اسمت چیه؟
- کوک، جونکوک
+ هه ،ینی میگی خبر نداری؟
- چ...چیو ؟
+ چیو؟ واقعا که زدی دوستمون بدبخت مردی میگی چیو؟
-منظورت چیه؟
+ ببین ، جیمین بعد از اینکه رفتی یه سری اتفاقا براش افتاد و خونو از برادرش جدا کرد و نزدیک دانشگاهی تو سئول یه خونه کوچیک گرفت ولی نمیدونم هنوز اونجا زندگی میکنه یا نه
- میشه آدرسش رو بدی.؟
+ خب من نمیدونم.
- لطفا به خاطر جیمین
+ اوکی برات میفرستم
- ممنون خداحافظ
کوک:
رفتم دم درش جرعت زنگ زدن نداشتم نمیدونستم با باز شدن در قراره چی ببینم . همه ی جرعتمو کرستو تو مشام و در زدم هر وی در زدم کسی درو باز نکرد.
٫ ببخشید ، با کسی کار دارید؟
کوک : صدای جیمین بود ! ینی خودشه ؟ سرمو برگردوندم و با دیدنش بدون هیچ فکری محکم بغلش کردم اولش تو شوک بود ولی بعدش اون هم متقابل بغلم کرد که...
( پایان فلش بک )
کوک : ینی میگی مرده؟
جیهون : احتمالا .
کوک : یقشو ول کردم و مشتمو کوبیدم به دیوار که دستم زخم شد و خونی شد .
جیهون : این شماره تهیونگ دوستشه ازش بپرس اون بهتر میدونه .
کوک : شماره رو گرفتم ، رفتم ، زنگ زدم بهش .
+ بله؟
-سلام
+ شما؟
- من ...من یکی از دوستای جیمینم میخواستم بدونم ازش خبر داری ؟
+ جیمین؟اسمت چیه؟
- کوک، جونکوک
+ هه ،ینی میگی خبر نداری؟
- چ...چیو ؟
+ چیو؟ واقعا که زدی دوستمون بدبخت مردی میگی چیو؟
-منظورت چیه؟
+ ببین ، جیمین بعد از اینکه رفتی یه سری اتفاقا براش افتاد و خونو از برادرش جدا کرد و نزدیک دانشگاهی تو سئول یه خونه کوچیک گرفت ولی نمیدونم هنوز اونجا زندگی میکنه یا نه
- میشه آدرسش رو بدی.؟
+ خب من نمیدونم.
- لطفا به خاطر جیمین
+ اوکی برات میفرستم
- ممنون خداحافظ
کوک:
رفتم دم درش جرعت زنگ زدن نداشتم نمیدونستم با باز شدن در قراره چی ببینم . همه ی جرعتمو کرستو تو مشام و در زدم هر وی در زدم کسی درو باز نکرد.
٫ ببخشید ، با کسی کار دارید؟
کوک : صدای جیمین بود ! ینی خودشه ؟ سرمو برگردوندم و با دیدنش بدون هیچ فکری محکم بغلش کردم اولش تو شوک بود ولی بعدش اون هم متقابل بغلم کرد که...
۱۱.۳k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.