فیک طراح من Part ¹⁸
سوهو روی صندلی میشینه و /ت رو روی پاهاش میشونع و میبوستش
سوهو:بیبی گرل دفعه قبلی فرار کردی ولی این دفعه ولت نمیکنم
/ت:چی من من
اصلا نمیفهمی چی داره میشه
/ت میدونی چقدر بهت فکر میکردم تو بایدمال من شب
/ت:نه نه
دختره اصلا متوجه اوضاع نیست نمیدونه که چی داره میشه و همش در حال افتادنه ولی سوهو خیلی محکم گرفتش
/ت:ولم کن
سوهو بیخیال بیبی گرل هنوز که کاری نکردیم
سوهو خودشو بین رونا /ت قرار داد و میبوسیدش دستاشو روی پاهاش میکشید
/ت ناله هایی از درد میکرد بوسه های سوهو تبدیل به گاز شده بود
سوهو:بیبی گرل دلم میخواد برام ناله کنی
سوهو دستور داده بود بارو تخلیه کنن هیچکس نبود به /ت کمک کنه
سوهو از لبای /ت دل کند دستاشو برد روی کمر /ت و زیپ لباسش رو اروم باز کرد و بعد از زیر لباس /ت رو در اورد
سوهو:بدنت ادمو ديوونه میکنه
داست می بوسیدش و دستاشو میکشید رو بدن دختره ازش جدا شد و به چشمای خواب الود /ت نگاه کرد بعد /ت رو بغل کرد و همزمان بلند شد /ت رو گذاشت روی مبل و روش خیمه زد کیس مارک های دردناک روی گردن /ت میذاشت که کلا کبود شده بود
سوهو داشت لباس زیرای /ت رو هم در می اورد که یکی اومد فرشته /ت بالاخره اومد سوهو رو از روی /ت پرت کرد اون طرف
مرتیکه عوضی چطور همچین کاری میکنی
سو:تو کدوم خری هستی کن داشتم با دوست دخترم خوش میگذرونم
دوست دختر اگه بود که همه بار نمیبستی بخاطرش و میرفتی یه جا دیگه
مرده
به دختره نگاه کردم این /ت نیست
سوهو :ببین برو رد کارت اون دوست دخترمع
به /ت نگا کردم و گفتم این دوست پسرتع
/ت:نه نیس
شنیدی
سوهو
بهش حمله کردم که بزنمش ولی جا خالی داد دعوا را افتاد ولی پیروز جکسون بود[اسم پسره]
جکسون
اون کاملا بی هوش شده بود لباسای /ت رو تنش کردم و براید استایل بغلش کردم و بردمش خونه
حمايت پلیززززز 💜
شرط😄
۳۰ لایک ۳۰ کامنت
بایییی
سوهو:بیبی گرل دفعه قبلی فرار کردی ولی این دفعه ولت نمیکنم
/ت:چی من من
اصلا نمیفهمی چی داره میشه
/ت میدونی چقدر بهت فکر میکردم تو بایدمال من شب
/ت:نه نه
دختره اصلا متوجه اوضاع نیست نمیدونه که چی داره میشه و همش در حال افتادنه ولی سوهو خیلی محکم گرفتش
/ت:ولم کن
سوهو بیخیال بیبی گرل هنوز که کاری نکردیم
سوهو خودشو بین رونا /ت قرار داد و میبوسیدش دستاشو روی پاهاش میکشید
/ت ناله هایی از درد میکرد بوسه های سوهو تبدیل به گاز شده بود
سوهو:بیبی گرل دلم میخواد برام ناله کنی
سوهو دستور داده بود بارو تخلیه کنن هیچکس نبود به /ت کمک کنه
سوهو از لبای /ت دل کند دستاشو برد روی کمر /ت و زیپ لباسش رو اروم باز کرد و بعد از زیر لباس /ت رو در اورد
سوهو:بدنت ادمو ديوونه میکنه
داست می بوسیدش و دستاشو میکشید رو بدن دختره ازش جدا شد و به چشمای خواب الود /ت نگاه کرد بعد /ت رو بغل کرد و همزمان بلند شد /ت رو گذاشت روی مبل و روش خیمه زد کیس مارک های دردناک روی گردن /ت میذاشت که کلا کبود شده بود
سوهو داشت لباس زیرای /ت رو هم در می اورد که یکی اومد فرشته /ت بالاخره اومد سوهو رو از روی /ت پرت کرد اون طرف
مرتیکه عوضی چطور همچین کاری میکنی
سو:تو کدوم خری هستی کن داشتم با دوست دخترم خوش میگذرونم
دوست دختر اگه بود که همه بار نمیبستی بخاطرش و میرفتی یه جا دیگه
مرده
به دختره نگاه کردم این /ت نیست
سوهو :ببین برو رد کارت اون دوست دخترمع
به /ت نگا کردم و گفتم این دوست پسرتع
/ت:نه نیس
شنیدی
سوهو
بهش حمله کردم که بزنمش ولی جا خالی داد دعوا را افتاد ولی پیروز جکسون بود[اسم پسره]
جکسون
اون کاملا بی هوش شده بود لباسای /ت رو تنش کردم و براید استایل بغلش کردم و بردمش خونه
حمايت پلیززززز 💜
شرط😄
۳۰ لایک ۳۰ کامنت
بایییی
۱۹.۰k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.