دو هویج پارت اممممم یادم نیست
ا.ت. خوبببب هنوزم نمیگی *از اون لبخندا *
......... . ن...... نه
ا. ت. خوب چویا سان باهاش چی کار کنم
چویا. بوکوشش
ا. ت. حتما
ا.ت. خوب اگه بمیری دیگه نیازی به دست و پا نیست *از اون لبخندا *
*و کشتش *
*ا. ت یه شیشه بر میداره و خون اون مردو میکنه توش *
چویا. ا.ت داری چی کار میکنی
ا.ت. دارم خونشو به کلکسیونم اضافه می کنم
چویا. میشه کلکسیونتو ببینم
ا.ت. حتما
و در ی کمد رو باز میکنه
و حدود هزاران هزار شیشه ی خون •میبینه
چویا. اینا به چه دردت میخورن
ا. ت. خوب نمبتونم بگم
چویا. چرا
ا. ت. چون شخصیه
چویا. باشه پس
*ا.ت و چویا به دفتر موری میرن *
موری. خوب ا. ت میشه با چویا و اکو یه ماموریت دیگه هم برید
ا. ت. هر جور شما دستور بدید
*موری جوزیات ماموریت رو میگه *
ا. ت. مم.......... ور..... ی سان ش.... ش...... م... ما متمانید
چویا. ر..... اس.... ت..... می... می... گه
موری بله، شما باید قرار بزارید
♡سلام و درود خدمت فسیل شدگان 😂😂😂 خوب اینم پارت جدید چون، توست خیلیا، جر خوردم گزاشتم، ♡
•: شیشه های ا. ت خیلی بزرگ نیستن
خیلیم کوچیک نیستن
......... . ن...... نه
ا. ت. خوب چویا سان باهاش چی کار کنم
چویا. بوکوشش
ا. ت. حتما
ا.ت. خوب اگه بمیری دیگه نیازی به دست و پا نیست *از اون لبخندا *
*و کشتش *
*ا. ت یه شیشه بر میداره و خون اون مردو میکنه توش *
چویا. ا.ت داری چی کار میکنی
ا.ت. دارم خونشو به کلکسیونم اضافه می کنم
چویا. میشه کلکسیونتو ببینم
ا.ت. حتما
و در ی کمد رو باز میکنه
و حدود هزاران هزار شیشه ی خون •میبینه
چویا. اینا به چه دردت میخورن
ا. ت. خوب نمبتونم بگم
چویا. چرا
ا. ت. چون شخصیه
چویا. باشه پس
*ا.ت و چویا به دفتر موری میرن *
موری. خوب ا. ت میشه با چویا و اکو یه ماموریت دیگه هم برید
ا. ت. هر جور شما دستور بدید
*موری جوزیات ماموریت رو میگه *
ا. ت. مم.......... ور..... ی سان ش.... ش...... م... ما متمانید
چویا. ر..... اس.... ت..... می... می... گه
موری بله، شما باید قرار بزارید
♡سلام و درود خدمت فسیل شدگان 😂😂😂 خوب اینم پارت جدید چون، توست خیلیا، جر خوردم گزاشتم، ♡
•: شیشه های ا. ت خیلی بزرگ نیستن
خیلیم کوچیک نیستن
۱۰.۹k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.