یعنی اگه واقعا واقعا امکانش بود دست خودمو میگرفتم میبردمش
یعنی اگه واقعا واقعا امکانش بود دست خودمو میگرفتم میبردمش یه جای دور.
یه جایی که هیچکس نتونه پیداش کنه
بغلش میکردم
ازش مراقبت میکردم و بهش اطمینان خاطر میدادم جاش کاملا امنه و دیگه هیچکس تحت هیچ شرایطای نمیتونه اذیتش کنه.
چون تو شرایطی ام که کوچیک ترین چیز دلیل بزرگی میشه تا خودمو تموم کنم.
یه جایی که هیچکس نتونه پیداش کنه
بغلش میکردم
ازش مراقبت میکردم و بهش اطمینان خاطر میدادم جاش کاملا امنه و دیگه هیچکس تحت هیچ شرایطای نمیتونه اذیتش کنه.
چون تو شرایطی ام که کوچیک ترین چیز دلیل بزرگی میشه تا خودمو تموم کنم.
۲۸.۷k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲