☆مافیای جذاب من☆

☆مافیای جذاب من☆
پارت ۲

صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم WC کارهای مربوطه رو انجام دادم و موهامو شونه کردم و یه آرایش لایت کردم، از اونجایی که رئیس گفته بود امروز لازم نیست یونیفرم بپوشیم چون بزرگترین مافیای جهان هم اونجا بود یه شلوارک آبی با کراپ کرمی پوشیدم و عطرمو زدم. محشر شده بودم، گوشیمو ورداشتم و به سمت کافه حرکت کردم.
وقتی رسیدم من و یونا رفتیم سر جامون ایستادیم که یونا سر صحبت رو باز کرد.

یونا. ا.ت من مثل سگ میترسم ولی شنیدم میگن خیلی کراشه طرف

ا.ت . من که از بچگی عاشق مافیا ها بودم و ارزو داشتم یکیشون رو از نزدیک ببینم (ذوق زده

یونا. مثل همیشه ا.ت نترس (پوکر

ویو جونگکوک.
امروز قرار بود من و ۶ تا برادرم بریم یه کافه چند روز هست که خیلی توجهم رو جلب کرده و به خاطر همین ازشون خواستم که باهام بیان. رفتیم و تو
سالن پایینی نشستیم
(محض اطلاع اسم داداش های کوک نامجون، جین، یونگی، هوسوک، جیمین و تهیونگ هستن)


اسلاید ۲ استایل کوک
اسلاید ۳ استایل ا.ت

@rozi123
اسم پیج کسی هست که فیک رو باهاش مینویسم.