Love warning
part: 9
ویو لیا: قبل از اینکه بیاد روی تخت پایین تنشو لخت کرد و بهم نزدیک شد طوری که بدنش به بدنم میخورد یهو دا.خ.ل.م کرد چشمامو بستم و به ملافه چنگ زدم...قطره ی اشکی از گوشه ی چشمم سر خورد و اومد پایین
لیا: ایی.... اخخخ
کوک: اینجوری نه.. برام نا.ل.ه کن میخوام پَست شدنتو ببینم
لیا:........
کوک: اوه میخوای سرعتم زیاد تر بشه... باشه
ویو لیا: چشمام رو باز کردم که نگاهم خورد به چشمای خونیش دردم زیاد شده بود و بی اختیار نا.ل.ه میکردم
لیا: ایی... اروم .تر
کوک: صداتو نمیشنوم
لیا: ایی.... لعنت بهت... اهه نک.ن
ویو کوک: وقتی دیدم چشماش رو بسته عصبی گفتم
کوک: چشماتو باز کن
کوک: اون موقع بهت چی گفتم هاااا( داد)
لیا: ب.از میکنم
کوک: خوبه دلم میخواد وقتی مردمک چشمت موقع ا.ر.ض.ا شدن میلرزه رو ببینم
لیا:......
ادامه دارد....
حمایتت کنید
ویو لیا: قبل از اینکه بیاد روی تخت پایین تنشو لخت کرد و بهم نزدیک شد طوری که بدنش به بدنم میخورد یهو دا.خ.ل.م کرد چشمامو بستم و به ملافه چنگ زدم...قطره ی اشکی از گوشه ی چشمم سر خورد و اومد پایین
لیا: ایی.... اخخخ
کوک: اینجوری نه.. برام نا.ل.ه کن میخوام پَست شدنتو ببینم
لیا:........
کوک: اوه میخوای سرعتم زیاد تر بشه... باشه
ویو لیا: چشمام رو باز کردم که نگاهم خورد به چشمای خونیش دردم زیاد شده بود و بی اختیار نا.ل.ه میکردم
لیا: ایی... اروم .تر
کوک: صداتو نمیشنوم
لیا: ایی.... لعنت بهت... اهه نک.ن
ویو کوک: وقتی دیدم چشماش رو بسته عصبی گفتم
کوک: چشماتو باز کن
کوک: اون موقع بهت چی گفتم هاااا( داد)
لیا: ب.از میکنم
کوک: خوبه دلم میخواد وقتی مردمک چشمت موقع ا.ر.ض.ا شدن میلرزه رو ببینم
لیا:......
ادامه دارد....
حمایتت کنید
۱۱.۶k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.