P. 15
P. 15
مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
(هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
،، اه با تو نمیشه حرف زد
.، او او یکی اومد
،، کیه
.، ی مافیا
،، ن بابا
.، زن بابا
،، *شکلک در می اره *
.، احمق
،، حالا جذابه
.، وای چقد تو خنگی اونا دخترا رو واسه هوس میخرن
آقای اوسکل مافیا : این دختره رو رو بیارین ( اشاره به جوهی)
فروشنده : چشم قربان
.، نه نمیبریش
آقای اوسکل مافیا : چرا اون وقت؟ از الان به بعد من صاحب این دخترم
.، نه دیر شده من و دوست دخترم اومده بودیم اینجا تا ببینه اینجا چجوریه
آقای اوسکل مافیا : هع ( مثلا 🙄 نیشخند )
آدمین اوسکل تر: در همون موقع
یهو ی اتفاقی افتاد
مافیای سرد」
Hary And Jong Kook
♤Faik ♧
🂡🂢 the gambler🂣🂤
(هاری، کوک. آجوما.. جوهی،، الکس،. خدمتکارا & )
،، اه با تو نمیشه حرف زد
.، او او یکی اومد
،، کیه
.، ی مافیا
،، ن بابا
.، زن بابا
،، *شکلک در می اره *
.، احمق
،، حالا جذابه
.، وای چقد تو خنگی اونا دخترا رو واسه هوس میخرن
آقای اوسکل مافیا : این دختره رو رو بیارین ( اشاره به جوهی)
فروشنده : چشم قربان
.، نه نمیبریش
آقای اوسکل مافیا : چرا اون وقت؟ از الان به بعد من صاحب این دخترم
.، نه دیر شده من و دوست دخترم اومده بودیم اینجا تا ببینه اینجا چجوریه
آقای اوسکل مافیا : هع ( مثلا 🙄 نیشخند )
آدمین اوسکل تر: در همون موقع
یهو ی اتفاقی افتاد
۲.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.