عشق به یک فرشته
پارت ۵
پس جرحیل و جوفیل چیکار میکنن خدای من اونا باید به اوضاع سامون بدن نه من
این میتونه فرصتی باشه که دنیارو بتونم یکمی تغییر بدم ،به کوک نگاهی کردم خواب خواب بود پس از فرست استفاده کردم
ات :زود برمی گردم پیشت کوکی
بال هامو باز کردم و نامرئی شدم روی هوا بودم و به مردم نگاه میکردم فقیر ها به پای آدم ها می یافتیوفتادند و
التماس می کردنت بالام شروع به لرزیدن کرد شیطان همین جاست همین جا
ات :خدای من
بال های سیاهش لای ابرا معلوم بود به یه بشکن بالا سرش حاضر شدم تا ببینم چه شکلیه
وقتی برگشت از شک زیاد خشکم زد
ات :ک کوک
ولی اون کوکی نبود چون پوست سفید رنگ پریده داشت و چشمای ابی
و موهای سیاه کوتاه با ناخونای سیاه بلند بال های ۱ برابر بزرگ تر از من سیاه مثل آسمون شب
باپوزخند نگاهی به اون دختری که قرار بود بهش تجاوز بشه میکرد اون دختر فقط ۱۳ سالش بود
دیگه صبرم تموم داشت میشد این خطر ناک بود که من خودم و نشونش بدم اگر منو میدید سریع
عاشقم میشد و فرار از دستش خطر ناک بود شیاطین زود عاشقه فرشته های پادشاه میشدن
از افکارم بیرون آمدم که دیدم .....
شرط :۱۴ لایک ،۱۳ کامنت
پس جرحیل و جوفیل چیکار میکنن خدای من اونا باید به اوضاع سامون بدن نه من
این میتونه فرصتی باشه که دنیارو بتونم یکمی تغییر بدم ،به کوک نگاهی کردم خواب خواب بود پس از فرست استفاده کردم
ات :زود برمی گردم پیشت کوکی
بال هامو باز کردم و نامرئی شدم روی هوا بودم و به مردم نگاه میکردم فقیر ها به پای آدم ها می یافتیوفتادند و
التماس می کردنت بالام شروع به لرزیدن کرد شیطان همین جاست همین جا
ات :خدای من
بال های سیاهش لای ابرا معلوم بود به یه بشکن بالا سرش حاضر شدم تا ببینم چه شکلیه
وقتی برگشت از شک زیاد خشکم زد
ات :ک کوک
ولی اون کوکی نبود چون پوست سفید رنگ پریده داشت و چشمای ابی
و موهای سیاه کوتاه با ناخونای سیاه بلند بال های ۱ برابر بزرگ تر از من سیاه مثل آسمون شب
باپوزخند نگاهی به اون دختری که قرار بود بهش تجاوز بشه میکرد اون دختر فقط ۱۳ سالش بود
دیگه صبرم تموم داشت میشد این خطر ناک بود که من خودم و نشونش بدم اگر منو میدید سریع
عاشقم میشد و فرار از دستش خطر ناک بود شیاطین زود عاشقه فرشته های پادشاه میشدن
از افکارم بیرون آمدم که دیدم .....
شرط :۱۴ لایک ،۱۳ کامنت
۲.۵k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.