موی سپید و توی آینه دیدم
موی سپید و توی آینه دیدم
آهی بلند از ته دل کشیدم
تازیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
رفته بودم تا مثل یک کبوتر
باز کنم تو آسمون بال وپر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
رفتم که با شادی و سازش کنم
گلهای گلدون و نوازش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم
تشنه دلداری و تسکین شدم
تازیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
آهی بلند از ته دل کشیدم
تازیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
رفته بودم تا مثل یک کبوتر
باز کنم تو آسمون بال وپر
دیدم که شوقی ندارم به پرواز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
رفتم که با شادی و سازش کنم
گلهای گلدون و نوازش کنم
از دل بی حوصله غمگین شدم
تشنه دلداری و تسکین شدم
تازیر لب شکوه رو کردم آغاز
عقل هی ام زد که خودت رو نباز
عشق باید پادر میونی کنه
تا آدم احساس جوونی کنه
۳.۲k
۰۴ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.