از دشمن تا معشوق پارت4

باید بگم چون قلبم رو اکلیلی کردی گذاشتم؟و اینکه ممنون .و دراکو اینجا وارد ماجرا شد.
لایک ؟نظر؟ممنون



متیو =میدونستی خیلی کیوت هستی

ا/ت = لطفا لاس زدن با من رو تموم کن. من حتی اجازه ندارم باهات حرف بزنم

(متیو چانه ا/ت رو میگیره و سرش رو بالا میاره)

متیو =واقعا ؟ولی من دیگه نمیدونم چطوری جلوی خودم رو بگیرم .پرنسس کوچولو

(ا/ت بی گناه متیو رو نگاه میکنه)

متیو =نه ..نه ..نه اونطوری نگاهم نکن پرنسس کوچولو ...وگرنه اتفاقی که بعدش میوفته رو نمیتونم توجیع کنم

(ا/ت کمی میترسه و خجالت می کشید و از متیو فاصله میگیره)

متیو = وایسا خانوم کوچولو نمی خوام بترسونمت .ببخشید اگه اینطور بود من متیو هستم <br>
متیو ریدل .ولش کن ولی تو چرا جعبه کمک های اولیه داری؟

ا/ت =خب .قبل از اینکه دوباره برگردم پیش پدر ..خیلی من رو اذیت میکردم .تقریبا همه جای بدنم زخمی بود پس یه چیزایی بلدم

متیو= هعی ..اشکالی نداره..اینجا هرکی بخواد آسیب بزنه با من طرفه ...من ازت محافظت میکنم

(متیو موهای ا/ت رو بهم می ریزه و نوازش میکنه ا/ت لبخند شیرینی میزنه)

ا/ت = ممنون متیو

(دراکو میاد)

دراکو=انگار خیلی بهتون خوشمیگذره

متیو=چی میخوای دراکو

دراکو = هیچی فقط یکم پرنسس خانوم رو به ما هم بده.