برادر غیرتی من
پارت ۱۸
یون : روباه
هوجو : کنترلش کن
یون : باید به آرامش برسم
هوجو : خب برس
یون : نمیتونم
که بغلم کرد
حس عجیبی داشتم بدنم آروم بود
هوجو : الان چطوری
یون : چطور این کارو کردی
هوجو : مگه چیکار کردم
یون : وقتی بغلم کردی کل بدنم آروم شد
یون : دانشگاه رو چیکار کنم وقتی عصبی بشم طلسم فعال میشه
هوجو : خب هر وقت عصبانی شدی اجازه بگیر بری بیرون منم دنبالت میام بعد با همین روش آرومت میکنم
یون : حله ولی یونا همه چی رو میدونه
هوجو : نمیتونه در مورد رابطه ی من با تو بگه چون از یادش بردم
یون : ممنون
فردا صبح
ویوی یونا
داشتم با آیو و لیا حرف میزدم که یون وارد کلاس شد
آیو : سلام جناب کیم یون دیر اومدی
یون : ۱ من کیم یون نیستم ۲ به تو چه
آیو : یعنی چی این چی میگه
یونا : دیروز تست دی ان ای دادیم و مشخص شد یون برادر من نیست
و ایشون
یون : جرئت داری بگو
یونا : مافیاست از همه ی مافیا ها هم بهتره
آیو : ولی مافیا ها آرمی دارند که روی بدنشون تتو شده
لیا : آیو راست میگه
یون : کلا ۴۰۰ تا باند مافیا داریم
یونا : و شما صاحب ۲۹۴ تا از قوی ترین هاش هستی
یون : آره هستم مشکل داری
که لباسشو در آورد
یون : بفرمایید این دوتا هم روباه زخمی و روباه سیاه هست
لیا : غر غر نکن لباستو بپوش
لباسشو پوشید
یونا : روباه هم هست
ویوی یون
بعد حرف یونا عصبانی شدم و از کلاس رفتم بیرون
هوجو : کجا
یون : الان طلسم فعال میشه بیا دنبالم
که با هم رفتیم پشت دانشگاه
یون : برو سراغ یونا تا بیام
هوجو : روباه
یون : برو
که رفت منم به ثانیه نکشیده بود تبدیل شدم ولی اینبار
پام زخم شد اینم شانس ماست
ویوی هوجو وقتی یون گفت برم رفتم یه جا دور تر وایسادم تا نبینم وقتی از حالت روباه به انسان تبدیل شد دیدم پاش خون میا رفتم پیشش
یون : مگه نگفتم بری
هوجو : من از کی به حرفت گوش دادم
یون : عههههههه میتونم راه بیام ولم کن الان یکی میبینم
هوجو : مطمئنی
یون : آره
که باهم به سمت کلاس حرکت کردیم
یون : اول من میرم
ویوی یونا
داشتم با لیا حرف میزدم که یون با پای پر خون وارد کلاس شد
لیا : آی وای یون چیشده
یون : به تو چه ( سرد )
آیو : جیمین برو باند بیار
یون : خری چیزی هستین
هوجو : بیا سم
آیو : سممممممم
یون : آره
که سم رو ریخت رو پاش خون بند اومد
یونا : به روباه تبدیل شدی
سوجون: به منم بگین چی شده
یون : من ...
هوجو : اما
یون : مهم نیست
یون : من صاحب ۲۹۴ تا باند مهم مافیام که دوتا از مهم ترین هاش
روباه خونین و روباه سیاست به روباه تبدیل میشم به لطف طلسم
وقتی به روباه تبدیل میشم به جایی از بدنم زخم میشه. با سم خوب میشه و جزو خانواده ی کیم نیستم اوکی حله
جیمین : چییییی
آیو : طبق اینا دیگه به ما نزدیک نمیشی
یون : هه نخواستم هم بهتون نزدیک بشم
یون : ......
یون : روباه
هوجو : کنترلش کن
یون : باید به آرامش برسم
هوجو : خب برس
یون : نمیتونم
که بغلم کرد
حس عجیبی داشتم بدنم آروم بود
هوجو : الان چطوری
یون : چطور این کارو کردی
هوجو : مگه چیکار کردم
یون : وقتی بغلم کردی کل بدنم آروم شد
یون : دانشگاه رو چیکار کنم وقتی عصبی بشم طلسم فعال میشه
هوجو : خب هر وقت عصبانی شدی اجازه بگیر بری بیرون منم دنبالت میام بعد با همین روش آرومت میکنم
یون : حله ولی یونا همه چی رو میدونه
هوجو : نمیتونه در مورد رابطه ی من با تو بگه چون از یادش بردم
یون : ممنون
فردا صبح
ویوی یونا
داشتم با آیو و لیا حرف میزدم که یون وارد کلاس شد
آیو : سلام جناب کیم یون دیر اومدی
یون : ۱ من کیم یون نیستم ۲ به تو چه
آیو : یعنی چی این چی میگه
یونا : دیروز تست دی ان ای دادیم و مشخص شد یون برادر من نیست
و ایشون
یون : جرئت داری بگو
یونا : مافیاست از همه ی مافیا ها هم بهتره
آیو : ولی مافیا ها آرمی دارند که روی بدنشون تتو شده
لیا : آیو راست میگه
یون : کلا ۴۰۰ تا باند مافیا داریم
یونا : و شما صاحب ۲۹۴ تا از قوی ترین هاش هستی
یون : آره هستم مشکل داری
که لباسشو در آورد
یون : بفرمایید این دوتا هم روباه زخمی و روباه سیاه هست
لیا : غر غر نکن لباستو بپوش
لباسشو پوشید
یونا : روباه هم هست
ویوی یون
بعد حرف یونا عصبانی شدم و از کلاس رفتم بیرون
هوجو : کجا
یون : الان طلسم فعال میشه بیا دنبالم
که با هم رفتیم پشت دانشگاه
یون : برو سراغ یونا تا بیام
هوجو : روباه
یون : برو
که رفت منم به ثانیه نکشیده بود تبدیل شدم ولی اینبار
پام زخم شد اینم شانس ماست
ویوی هوجو وقتی یون گفت برم رفتم یه جا دور تر وایسادم تا نبینم وقتی از حالت روباه به انسان تبدیل شد دیدم پاش خون میا رفتم پیشش
یون : مگه نگفتم بری
هوجو : من از کی به حرفت گوش دادم
یون : عههههههه میتونم راه بیام ولم کن الان یکی میبینم
هوجو : مطمئنی
یون : آره
که باهم به سمت کلاس حرکت کردیم
یون : اول من میرم
ویوی یونا
داشتم با لیا حرف میزدم که یون با پای پر خون وارد کلاس شد
لیا : آی وای یون چیشده
یون : به تو چه ( سرد )
آیو : جیمین برو باند بیار
یون : خری چیزی هستین
هوجو : بیا سم
آیو : سممممممم
یون : آره
که سم رو ریخت رو پاش خون بند اومد
یونا : به روباه تبدیل شدی
سوجون: به منم بگین چی شده
یون : من ...
هوجو : اما
یون : مهم نیست
یون : من صاحب ۲۹۴ تا باند مهم مافیام که دوتا از مهم ترین هاش
روباه خونین و روباه سیاست به روباه تبدیل میشم به لطف طلسم
وقتی به روباه تبدیل میشم به جایی از بدنم زخم میشه. با سم خوب میشه و جزو خانواده ی کیم نیستم اوکی حله
جیمین : چییییی
آیو : طبق اینا دیگه به ما نزدیک نمیشی
یون : هه نخواستم هم بهتون نزدیک بشم
یون : ......
۴.۱k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.