پارت ۲
فلش بک):
شوگا ماموریت بود قرار بود امروز برسه خونه رو برق انداخته بودم و کلی تزئین کرده بودم به جز اون تازگی ها فهمیده بودم باردارم یه لباس بارداری با اینکه زود بود اما پوشیدم میخواستم ببینه کیک شکلاتی درست کردم و شراب گرفته بودم من دوست نداشتم اما وقتی اون دوست داره بخاطره اون یکم خوردن که اشکال نداره ها تو گوشیم بودم که زنگ خونه زده شد
+کیه
_منم ا/ت
+سلام(اروم و با لبخند درو باز میکنه)
_اوف(درو محکم باز کردمو و رفتم تو
+سلامت کو
_سلام خوبه(عصبی)
+چ.چی
_......
+ببهتره بری لباس عوض کنی برگردی نمیدونی چقدر دلم برای گربه ناناسم تنگ شده بودا(میاد و محکم بغلش میکنه)
(رفت لباسشو عوض کرد)
تا اونموقع رفتم میزو چیدم چند تا غذای مورد علاقش درست کرده بودم
+اومدی(در حال چیدن لیوانا)
_اوهوم
شوگا ماموریت بود قرار بود امروز برسه خونه رو برق انداخته بودم و کلی تزئین کرده بودم به جز اون تازگی ها فهمیده بودم باردارم یه لباس بارداری با اینکه زود بود اما پوشیدم میخواستم ببینه کیک شکلاتی درست کردم و شراب گرفته بودم من دوست نداشتم اما وقتی اون دوست داره بخاطره اون یکم خوردن که اشکال نداره ها تو گوشیم بودم که زنگ خونه زده شد
+کیه
_منم ا/ت
+سلام(اروم و با لبخند درو باز میکنه)
_اوف(درو محکم باز کردمو و رفتم تو
+سلامت کو
_سلام خوبه(عصبی)
+چ.چی
_......
+ببهتره بری لباس عوض کنی برگردی نمیدونی چقدر دلم برای گربه ناناسم تنگ شده بودا(میاد و محکم بغلش میکنه)
(رفت لباسشو عوض کرد)
تا اونموقع رفتم میزو چیدم چند تا غذای مورد علاقش درست کرده بودم
+اومدی(در حال چیدن لیوانا)
_اوهوم
۱۰.۸k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.