"پروانه خونی من"

"پروانه خونی من"
پارت 55




ویو ا/ت
بعد از خوردن شام کوک بازم رفت گرفت خوابید منم حوصلم سر رفته بود تلوزیون رو روشن کردمو فیلمی که میخواستمو گذاشتم رفتم ابجو برای خودم برداشتمو چند تا هم خوراکی...
کوک از صدای بلند تلوزیون عصبی شد منم به اهمیتی ندادم.
بالاخره از خواب بیدار شد
اومد کنارم نشست که باهم فیلم ببینیم
چشمش به ابجو افتاد گفت:
کوک: ابجو خریدی؟
ا/ت: اوهوم
کوک: فقط ابجو؟
ا/ت: نه الکل هم خریدم
جونگکوک از جاش بلند شدو رفت الکل برداشتو اورد.
من نگاش کردم و گفتم:
ا/ت: من الکل برای تو نخریدمااا که داری همینجوری میخوری*اخم*
کوک: خب تو هم بیا بخور*خنده*
ا/ت: نمیخوام
کوک: عه ا/ت باز قهر کردی
ا/ت:ــــــــــــــــــــــــــ
کوک: باشه خب من فکر کردم برای منم خریدی
ا/ت:ــــــــــــــــــــــــــ
کوک: ببخشید دیگه
ا/ت:*نگاش کرد*باشه
کوک: حالا بیا باهم بنوشیم*لبخند*
ا/ت: اوکی
حدودا نیم ساعتی گذشت و من مست بودم سرم گیج میرفت تو حال خودم نبودم.
به جونگکوک نگا کردم دیدم اون مست تر از منه و همنیجور داره چرت و پرت میگه...
با اینکه من مست بودم ولی خب یکم هوشیاری داشتم.
کوک: میدونی ا/ت تو مال منی*مست*
کوک: یعنی تو باید مال من باشی*مست*
کوک: یعنی اگر مال من نشی مال کسه دیگه ای هم نمیشی*مست*
کوک: میفهمی؟*مست*
ا/ت: جونگکوک تو الان مستی متوجه نمیشی چیمیگی و چرت و پرت میگی




ادامه دارد...