تک پارتی جیهوپ
چند وقتی بود میخواستم حیوون خونگی بخرم ولی جیهوپ این اجازرو یهم نمیداد.
میگفت اگه اونو بخرم دیگه بهش توجه نمیکنم ولی من همچین ادمی نبودم.
ساعت ۹ صب بود که با نگاه های سنگین کسی بیدار شدم.
جیهوپ:صب بخیر سانشاینم
ات:صب بخیر چاگیا
و بغلم کردو رو پاش نشوندم و نوازشم میکرد.دقیقا عین یه بچه و منم باز داشت خوابم میبرد که این حرفش مانعش شد.
جیهوپ:یه چیزی برات دارم و بغلم کردو به سمت پذیرایی رفت.
که یه دفعه یه خرگوش کوچولو دویید سمتم از بغلش در اومدمو رفتم سمت خرگوشه و بغلش کردم
ات:واییییی جیهوپییی ممنونمممم
جیهوپ:با دستش بهم قلب نشون داد
ات:وای چقد نرمه جینگیلی جینگیلی
جیهوپ:اتت بیا اول منو بغل کن
رفتم سمتش و بغلش کردم
ات:حسود من
میگفت اگه اونو بخرم دیگه بهش توجه نمیکنم ولی من همچین ادمی نبودم.
ساعت ۹ صب بود که با نگاه های سنگین کسی بیدار شدم.
جیهوپ:صب بخیر سانشاینم
ات:صب بخیر چاگیا
و بغلم کردو رو پاش نشوندم و نوازشم میکرد.دقیقا عین یه بچه و منم باز داشت خوابم میبرد که این حرفش مانعش شد.
جیهوپ:یه چیزی برات دارم و بغلم کردو به سمت پذیرایی رفت.
که یه دفعه یه خرگوش کوچولو دویید سمتم از بغلش در اومدمو رفتم سمت خرگوشه و بغلش کردم
ات:واییییی جیهوپییی ممنونمممم
جیهوپ:با دستش بهم قلب نشون داد
ات:وای چقد نرمه جینگیلی جینگیلی
جیهوپ:اتت بیا اول منو بغل کن
رفتم سمتش و بغلش کردم
ات:حسود من
۱۲.۳k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.