چهارده سده فرمانروائی آشکار و ناآشکار اسلامگرایان بر ایرا
چهارده سده فرمانروائی آشکار و ناآشکار اسلامگرایان بر ایران
_________________________________________________________
نزدیک به هزار و چهار صد سال است که «اسلامگرایان» ، فرمانروائی «آشکار» یا «نا آشکار» بر ایران را بدست خود گرفته اند . «فرمانروائی آشکار» ، درهنگامه هائی (دوره هائی) برپا بوده است که «اسلامگرایان» ، بکمینه (حداقل) ، بالاجای (راس) فرمانروائی را بدست خود داشته اند ؛ سه بار «فرمانروائی آشکار اسلامگرایان» در ایران ، برابرند با "خلافت بنی امیه" ، "خلافت بنی عباس" و "جمهوری اسلامی ایران" (بیگمان درست تر است که بجای جمهوری ، بگوئیم فرمانروائی ؛ چون جمع شدن جمهوری با ولایت فقیه نشدنی است). «فرمانروائی ناآشکار اسلامگرایان» ، در هنگامه هائی (دوره هائی) برپا بوده است که گرچه اسلامگرایان بالاجای (راس) فرمانروائی را در دست خود نداشته اند ، ولی با تورمانی (شبکه ای) از نهادها (مانند مساجد) و کنشگران {مانند دینشناسان (روحانیون)} که پدید آورده بوده اند ، و دارائی های فراوانی که گرد آورده بودند ، توانسته بوده اند که ناآشکارانه ، فرمانروائی را بدست خود بگیرند . نمونه های «فرمانروائی ناآشکار اسلامگرایان» ، فرمانروائی دیگر شاهیخاندان های (سلسله های) فرمانروا بر ایران بوده است (مانند فرمانروائی قاجاریان). پایابراین (بنابراین) حتی اگر امروز ، در ایران «فرمانروائی (حکومت) دینی» برچیده بشود ، و یک «فرمانروائی (حکومت) نا دینی» برپا بشود ؛ ولی این تورمان (شبکه) و سازمان ، با آن دارائی های بسیار فراوان خودش ، همچنان برپا و برجا بماند ؛ این تورمان (شبکه) و سازمان ، به ریخت «فرمانروائی نا آشکار» خود باز میگردد ، و چه بسا که در گزیدمانهای (انتخابات) گوناگون ، کنشگران خود را نامزد (کاندید) کند ، و پیروز هم بشود ؛ و بنمونه (مثلا) ، دوباره فرپیشهء (مقام) سرگزینامردمی (رئیس جمهوری) و دیگر فرپیشه های (مقامهای) کوچک وبزرگ را بدست خود بگیرد.
واژه نامه:
بالاجا : راس
بکمینه (زیر "ب" ، زبر "ک") : حداقل
هنگامه : دوره
شاهیخاندان : سلسله
تورمان ("و" نمایندهء آوای «او») {بمانند تور} : شبکه
دینشناس : روحانی
نامزد : کاندید
فرپیشه (زبر "ف") : مقام
گزینامردمی { پیش "گ" } : جمهوری
سرگزینامردمی { زبر "س" ، پیش "گ" } : رئیس جمهوری
_________________________________________________________
نزدیک به هزار و چهار صد سال است که «اسلامگرایان» ، فرمانروائی «آشکار» یا «نا آشکار» بر ایران را بدست خود گرفته اند . «فرمانروائی آشکار» ، درهنگامه هائی (دوره هائی) برپا بوده است که «اسلامگرایان» ، بکمینه (حداقل) ، بالاجای (راس) فرمانروائی را بدست خود داشته اند ؛ سه بار «فرمانروائی آشکار اسلامگرایان» در ایران ، برابرند با "خلافت بنی امیه" ، "خلافت بنی عباس" و "جمهوری اسلامی ایران" (بیگمان درست تر است که بجای جمهوری ، بگوئیم فرمانروائی ؛ چون جمع شدن جمهوری با ولایت فقیه نشدنی است). «فرمانروائی ناآشکار اسلامگرایان» ، در هنگامه هائی (دوره هائی) برپا بوده است که گرچه اسلامگرایان بالاجای (راس) فرمانروائی را در دست خود نداشته اند ، ولی با تورمانی (شبکه ای) از نهادها (مانند مساجد) و کنشگران {مانند دینشناسان (روحانیون)} که پدید آورده بوده اند ، و دارائی های فراوانی که گرد آورده بودند ، توانسته بوده اند که ناآشکارانه ، فرمانروائی را بدست خود بگیرند . نمونه های «فرمانروائی ناآشکار اسلامگرایان» ، فرمانروائی دیگر شاهیخاندان های (سلسله های) فرمانروا بر ایران بوده است (مانند فرمانروائی قاجاریان). پایابراین (بنابراین) حتی اگر امروز ، در ایران «فرمانروائی (حکومت) دینی» برچیده بشود ، و یک «فرمانروائی (حکومت) نا دینی» برپا بشود ؛ ولی این تورمان (شبکه) و سازمان ، با آن دارائی های بسیار فراوان خودش ، همچنان برپا و برجا بماند ؛ این تورمان (شبکه) و سازمان ، به ریخت «فرمانروائی نا آشکار» خود باز میگردد ، و چه بسا که در گزیدمانهای (انتخابات) گوناگون ، کنشگران خود را نامزد (کاندید) کند ، و پیروز هم بشود ؛ و بنمونه (مثلا) ، دوباره فرپیشهء (مقام) سرگزینامردمی (رئیس جمهوری) و دیگر فرپیشه های (مقامهای) کوچک وبزرگ را بدست خود بگیرد.
واژه نامه:
بالاجا : راس
بکمینه (زیر "ب" ، زبر "ک") : حداقل
هنگامه : دوره
شاهیخاندان : سلسله
تورمان ("و" نمایندهء آوای «او») {بمانند تور} : شبکه
دینشناس : روحانی
نامزد : کاندید
فرپیشه (زبر "ف") : مقام
گزینامردمی { پیش "گ" } : جمهوری
سرگزینامردمی { زبر "س" ، پیش "گ" } : رئیس جمهوری
۲۵۲
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.